خلاصه ماشینی:
"این مقالة پژوهشی به دنبال سؤالهای فراوانی است؛ از آن جمله است: 1ـ آیا آخوندزاده مروج نمایشنامهنویسی به شکل غربی در ایران بوده است؟ 2ـ آیا آخوندزاده، قصد عوامفریبی داشته است؟ 3ـ چقدر آخوندزاده در راستای پیشرفت و تعالی و رشد مردم در تعامل با تئاتر حرکت کرده است؟ 4ـ اندیشههای سیاسی او در پیشرفت ذکرشده مؤثر بوده است؟ چگونه؟ 5ـ آیا آخوندزاده تقلید کورکورانه از غرب داشته است؟ 6ـ چقدر آخوندزاده از اشکال و انواع نمایش ایرانی مطلع بوده است؟ این درصد از اطلاعات کم یا زیاد بوده است؟ الف) اینها و شماری دیگر از مسائل، رویکرد اصلی این نوشتار را مشخص میکنند تا مؤثر بودن وی در پیشرفت فن و تکنیک نمایشنامهنویسی در ایران مبرهن شود.
آخوندزاده از ایران دور بود و بررسیهای او، دست چندم به حساب میآید؛ مثلا درباره دردانه هنر نمایشی کشورمان (تعزیه) چنین نوشته است: «در میان ملت اسلام تا این زمان همین نقل مصیبت متداول بوده، این هم به واسطه تشبیه در کمال نقصان و قصور، یعنی اولا وضع انشان مصائب موافق واقع و مطابق طبع انسانی به عمل نیامده، ثانیا ناقلان آن از روی بصیرت تربیت نشده، هر کس خود به این امر اقدام کرده از لوازمات جاهل و از شرایط آن غافل است.
راقم این سطور، اندیشههای سیاسی و یا منفعتطلبانه منتسب به آخوندزاده را در سویی و تأثیر او را در حوزه ادبیات نمایشی در سوی دیگر قرار میدهد و هرگز ایدئولوژی و جهانبینی او را مورد کندوکاو قرار نمیدهد؛ البته گاه برای تبیین تأثیرات وی، چنین گریزهایی به وقوع پیوسته است؛ اما تمام سعیمان این است که هیچگونه جانبداری و یا انتقادی را در این مجال طرح نکنیم و صرفا ناقل گفتهها باشیم تا به نتیجه مد نظرمان دست یابیم."