خلاصه ماشینی:
"حالت آنتیگن در این نمایش دقیقا شبیه به کسی است که برای انجام کاری «بهانه» میگیرد، زیرا که هدف او به خاک سپردن برادرش نیست، او میخواهد «آنتیگن» را از قید زندگی مادی برهاند و از آن آنتیگن دیگری بسازد که با پذیرش مرگ، به دنیای جاودانگی پا میگذارد.
اگر هدف آنتیگن تنها بخاک سپردن برادرش پولینیس باشد و انگیزهاش عشقی باشد که به برادرش میورزد، گره تراژدی خیلی زود باز میشود، چرا که کرئون باو میگوید، که نخست، معلوم نیست آن جسد زیر آفتاب برادرش پولینیس باشد و دوم آنکه، پولینیس هم چنان انسان قابل دفاعی نیست، زیرا که میخوارهای بیشرم و پست بوده است، که بارها با کمک برادر دیگر علیه سلطنت ادیپ توطئه کرده و حتی یکبار برای گرفتن پول بیشتر برای قمار، با مشت به دهان پدرش ادیپ کوفته است."