خلاصه ماشینی:
"نمایش از زبان تلخ واقعگرایی اجتماعی، اجتناب مینماید و قصد دارد با ساختن فضایی مفرح اندیشه خود را طرح نماید.
اما خطای کارگردان هنگامی شکل میگیرد که تفاوت زبان طنز و زبان شوخی را درک نمیکند.
زبان طنز با آنکه لبخندی را بر لب تماشاگر مینشاند، بر اساس واقعیت تلخ و گزندهای طرحریزی شده است اما در زبان شوخی فقط هدف مزاح و خنداندن است.
«شلم شوربا» از دنیای طنز فاصله میگیرد و تا حد یک شوخی تنزل مییابد.
نمایش طنز بر اساس تفکر و ادراک تماشاگر شکل میگیرد اما تماشاگر در هنگام تماشای نمایش «شلم شوربا» به جای تفکر از مشاهده رفتار شخصیتها دچار حیرت میشود.
چرا این کاراکتر به صورت نامتعارف رفتار مینماید؟ 3.
به عبارتی دیگر تماشاکن به جای توجه به علت وقوع وقایع و واشکافی نابسامانیهای اجتماعی (هدف اجرا) به جزئیات سطحی اثر توجه مینماید و این موضوع باعث مخدوش شدن نمایش میشود."