خلاصه ماشینی:
"بسیاری از شخصیتهای نمایشی ما که بیشتر تیپ هستند،با اسم معرفتی خود قرار است معرفت پیدا کنند!هویت موازی هیچگاه شخصیت حقیقی نمیآفریند و شبیهسازی میکند.
کاراکتر ادبی میگوید باید نخست مرا درک کنید،باید به زندگی،رنجها و خوابهای من وارد شوید!شخصیت موجودی تخیلیست و در آثار ما تجربی میشود،پس آدمهای واقعی دفاع مقدس کجا هستند؟آن ناشران ستیز با کفر،آن ترجمان عقل سرخ.
ادبیات نمایشی دفاع مقدس به گواه سه کتاب منتشر شدهی تئاتر مقاومت علاقهمندی خود را در ارایهی نوعی پروتوتیپ نمایشی اما عملا داستانی نشان داده است.
پروتوتیپ که کوشش میکند مبنای خود را به پیش فرض مذهبی،آیینی بگذارد و این در تمام هنر مقاومت ما اعماز نقاشی،گرافیک، ادبیات داستانی و سینما چه در دوران دفاع مقدس و چه اکنون کاملا مشهود است.
تحرک دینی و نمادهای مذهبی ما از سنت عاشورای حسین(ع)تا ادامهی خاندان عترت(س)،استفاده از آیینها و نمادهای آیینی و منطقهای،علاقهمندی هنرمندان و نویسندگان را به ارایهی پروتوتیپ و خویشتن گونهای نشان داده است همانطور که در ادبیات داستانی حضور نویسنده امتداد شخصیت داستانی شده است و این حرکت داستانی به واقع در ادبیات نمایشی ما ناخودآگاه وارد شده است و این خود در اساس،اصلا نوعی نگاه دینیست.
پرتوتیپ با منشاء دفاع مقدس از منظر دینی و عاشورایی باید به نوعی معرفت مذهبی برسد همانطور که هنرمند پروتوتیپ باید اجتماعی عظیم را در مغز خود بگنجاند تا بتواند شخصیت خود را ایستا نسازد.
کنشگری کلامی:یعنی میدان کنش کلام شخصیت در حوزهی معرفتی کلمات ارایه شده توسط او بار هم مسیر ابداع، تخیل و تحرک را طی کند و پرش ایجاد نشود."