خلاصه ماشینی:
"»51 امام علی علیهالسلام به مردم ستمی نکرده بود که نگران انتقامجویی آنان باشد: «حضرت امیر، سلامالله علیه، آن وقت که حکومت یک مملکتی بود که چندین مقابل ایران بود، مصر بود، حجاز بود، عراق بود، ایران بود، سوریه بود، عرض کنم یمن بود، همه اینها تحت سیطره او بود، مثل سایر مردم میآمد با مردم مینشست، معاشرت میکرد، برای این که از مردم نمیترسید، ظلم نکرده بود به مردم تا بترسد، خلافی نکرده بود که از مردم بترسد، برای مردم بود، مردم او را حامی خودشان میدانستند»52 در چنین حکومتی دیکتاتوری و استبداد معنی و مفهومی ندارد: «حکومت اسلامی مثل حکومت علیبن ابیطالب دیکتاتوری تویش نیست، حکومتی است که به عدل است؛ حکومتی است که زندگی خودش از زندگی سایر رعیتها بدتر است، آنها نمیتوانستند مثل او زندگی کنند، او (از) نان جو هم سیر نمیخورد، یک لقمه دو تا لقمه برمیداشت با یک خرده نمک میخورد، این حکومت اصلا میتواند دیکتاتوری [بکند]؟ دیکتاتوری برای چه بکند؟ عیش و عشرتی نیست تا این که بخواهد دیکتاتوری بکند برای او.
»71 نمونههایی که در مورد زهد و دنیا گریزی امیرالمؤمنین علیهالسلام بویژه در دوران حکومت وی نقل شده بسیار است که اینک مجال بازگو کردن آنها نیست، تنها به ذکر دو نمونه که در بیانات امام خمینی آمده، اشاره میشود: «آن حضرت با این که بر کشور پهناوری حکومت میکرد، که ایران و مصر و حجاز و یمن از استانهای آن بود، طوری زندگی میکرد که یک طلبه فقیر هم نمیتواند زندگی کند، به حسب نقل، وقتی که دو پیراهن خرید، یکی را که بهتر بود به قنبر (مستخدم خود) داد، پیراهن دیگر را که آستینش بلند بود برای خود برداشت و زیادی آستین را پاره کرد."