چکیده:
جامعهی روستایی ایران به علت ناپایداری و تأثیر مستقیم طبیعت و عوامل
و عناصر آن در زندگی خود و در طریق کنترل و با پیشگیری از زیانهای
احتمالی میکوشد، در رفتارهای اقتصادی، آداب و رسوم اجتماعی و
باورهای فرهنگی، تجارب خود و گذشتگان را به صورتی به نسبت ایستا
تکرار کند. این تکرار تجارب را دانش بومی و یا سنتهای مدیریتی
روستاییان بر محیط پیرامون مینامیم. البته در دنیای دائما در حال تحول
امروزی، سنتها، به ویژه در بخش اقتصادی، به علت عدم تناسب و پاسخگو
نبودن ابزارهای مربوط عملکردهای آنان توان پاسخگویی به نیازها را از
دست داده است.
از طرف دیگر به علت عدم حتمیتی که عوامل مختلف طبیعی و انسانی
بر نتیجهی کار آنان تحمیل میکند، نسبت به پذیرش نوآوریهای
ریسکپذیر بسیار محتاط و ناباور هستند. از این روی بعضی از صاحبنظران
مسائل اقتصادی - اجتماعی، آنان را در باورهای خود بدون جهت مصر و غیر
قابل تغییر میدانند و، در راه توسعهی روستایی، بعضا پیشنهاد بریدن از
سنتها را در سر میپرورند. اما با اندکی تعمق در کاربرد و سنتهای
مدیریتی روستایی بر منابع پیرامون، اعم از منابع طبیعی و انسانی میتوان
دریافت که آنان روشهایی را برای مدیریت بر ابعاد مختلف کار و زندگی خود
تکرار میکنند که بعضا با پیشرفتهترین اصول علمی زمان سازگاری دقیق
دارد، لیکن از لحاظ ابزاری عقب مانده و نیازمند تحول است. به کارگیری
ابزار جدید نیز نیازمند دانش، همراه با سرمایه گذاری و ابزار متناسب، است.بان این دانش و ابزار نیز معمولا کارکنان بخش دولتی هستند که منافع
آنان از طریق تولید در روستا تأمین نمیشود. واحد برنامهریزی روستایی ما
نیز (روستا به مفهوم جاری آن) ظرفیت و توان جذب این دانش و ابزار را
ندارد. لذا طریق پیوند بین صاحبان فن آوری جدید و تولید کنندگان بحثی
است که نویسندهی این مقاله در جستجوی آن است، که امید است مورد
تعمق صاحب نظران قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"بررسی موضوع در مقدمه ذکر شد که سنتها به مفهوم تکرار تجارب گذشته است، و روستاییان به علل مختلف، از قبیل ناپایداری و ثابت نبودن و عوامل طبیعی مثل اقلیم، آب، خاک و آفات نباتی، و نیز عوامل انسانی، از قبیل دولتی بودن استراتژی توسعهی روستایی، نبود پیوند مناسب بین سنتهای روستایی و باورداشتهای آنان، ثابت بودن نهادههای اصلی کشاورزی و عدم امکان جابجایی و تغییر کاربردی آنها، نبود پشتیبانی پایدار برای تأمین اعتبارات مورد نیاز، ضعف بازاریابی و نوسانات قیمت محصولات، عدم امکان رقابت در بازار و رقابت خارجی در عرضهی محصولات مشابه به بازارهای ایران، انزوای جغرافیایی و نبود سازمانهای صنفی وحدت دهنده در بین آنان و...
نتیجه گیری با اندکی تعمق در کاربرد سنتهای روستایی، که تمامی امور مربوط به زندگی روستاییان را اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و باورداشتهای آنان پوشش میدهد، میتوان دریافت که آنان دانسته یا از روی تکرار، روشهایی را برای مدیریت ابعاد گوناگون کار و زندگی تکرار میکنند که بعضا با پیشرفتهترین اصول علمی سازگاری دقیق دارد، از جمله اصول مرتعداری، آبخیزداری، پرورش دام، استفاده هرچه بیشتر از منابع آب و حفاظت، نگهداری و افزودن به بهره وری آن، و نیز اصول حفاظت محصولات در مقابل گرما و سرما و مدیریت بر امور جمعی و غیره، این سنتها تماما دارای معیارها و ضوابطی دقیق است که با اصول علم مدیریت جمعی تا حد بالایی سازگار است."