خلاصه ماشینی:
"»1 اما اشکال حقیقی مطلب که سپهدار آن را با کمال صراحت به استحضار وزیر مختار رساند فقط همین مسئله تأمین بودجهء یک ماهه یا دو ماههء کشور نبود بلکه این بود که برای قزاقها و ژاندارمری و کارمندان دولت هیچگونه منبع درآمد ثابت در اختیار نداشت و (*)-اعتباری که اکبر به آن اشاره میکرد همان سیصد و پنجاه هزار لیره(-یک میلیون و پنجاه هزار تومان)پیش پرداخت سهمیه ایران از درآمد شرکت نفت بود که در آن تاریخ از لندن به بانک شاهی تهران حواله شده بود ولی رئیس بانک(به دستور خود نورمن)از پرداخت آن به دولت ایران استنکاف داشت تا شاه را مجبور به برداشتن استراسلسکی بکند.
(1)-گزارش تلگرافی نورمن به لرد کرزن،مورخ 28 اکتبر،شمارهء571 نارضایتی این سه رکن مؤثر دولتی موجودیت هر کابینهای را تهدید میکرد؛و اگر این کابینه که آخرین امید انگلیسیها برای نجات دادن قرارداد بود از بین میرفت دیگر هیچ کابینهای که حاضر به قبول مسئولیت کشورداری در یک چنین وضع خطرناک و انفجارآمیز باشد پیدا نمیشد مگر اینکه گره اشکال به کمک یک شمشیر نظامی باز شود که آنهم پیش از تصفیه لشکر قزاق ایران از افسران روسی صلاح نبود.
سپس امر کند که فرماندهی نیروی قزاق ایران را به افسری ایرانی که برای این سمت در نظر گرفته شده است تحویل بدهد و خودش فورا برود به خانهاش و همانجا باشد و با هیچکس هم ملاقات نکند تا اینکه فردا مجددا به همراه چند قراول ایرانی به قزوین برگردد و از (*)-مشیر الدوله از همان موقع که نخستوزیر شد،رسما به انگلیسیها فهماند که کابینه وی قرارداد 1919 را معوق میشمارد و کوچکترین قدمی در غیاب مجلس برای اجرای عملی قرارداد برنخواهد داشت."