چکیده:
این نوشتار در پی آن است تا با توجه به اهدافی که در قانون بانکداری
بدون ربا در ایران، برای نظام بانکی کشور در نظر گرفته شده است، که در
رأس آن اهداف حذف ربا از سیستم بانکی کشور بوده، به ارزیابی
عملکرد این نهاد اقتصادی در راستای تحقق این هدف مهم بپردازد.
از این رو کوشیده است با طرح دیدگاهها و نظریات مدافعان و
مخالفان عملکرد نظام بانکی، در پی پاسخگویی به سؤال مورد نظر
مقاله برآید.
آنچه در پاسخ به این سؤال میتوان گفت این است که عدم پایبندی
به قانون بانکداری بدون ربا، و در نتیجه صوری بودن بسیاری از
معاملات، سبب شده است که برداشت عمومی نسبت به عملکرد نظام
بانکی در جهت حذف ربا از سیستم بانکی کشور رضایت بخش نبوده،
در نتیجه نظام بانکی نتوانسته باشد به هدف مورد نظر در قانون دست
یابد.
خلاصه ماشینی:
"آنچه در پاسخ به این سؤال میتوان گفت این است که عدم پایبندی به قانون بانکداری بدون ربا، و در نتیجه صوری بودن بسیاری از معاملات، سبب شده است که برداشت عمومی نسبت به عملکرد نظام بانکی در جهت حذف ربا از سیستم بانکی کشور رضایت بخش نبوده، در نتیجه نظام بانکی نتوانسته باشد به هدف مورد نظر در قانون دست یابد.
(توتونچیان، 1379 ، 739) نویسندهی کتاب بانکداری بدون ربا، از نظریه تا عمل، نیز مینویسد: اگر چه اجتناب از ربا هدف اصلی نظریه پردازان بانکداری بدون ربا و انگیزهی اصلی قانونگذاران و مجریان وقت بوده است، اما عملکرد چند سالهی نظام بانکی (1363-1376) نشان میدهد جهت گیری نظام به سمت حاکمیت حقیقت ربا و بازگشت به بانکداری ربوی است (موسویان، 1379، 82-83) نقد و بررسی در واقع اشکال مخالفان بازگشت به دو مسأله دارد: 1 ) نظام بانکی در انجام معاملات براساس عملیات بانکداری بدون ربا کوتاهی کرده و درواقع قراردادها را براساس عقود یاد شده در قانون انجام نمیدهد، که خود میتواند به سبب عدم دانش نسبت به چگونگی اجرای قانون و یا عدم باور به آن باشد.
و از سوی دیگر این که با اهداف نظام بانکی نیز همگامی ندارد، زیرا یکی از اهداف مهمی که برای بانکها در قانون بانکداری بدون ربا در نظر گرفته شده است ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش تعاون عمومی و قرضالحسنه از طریق جذب و جلب وجوه آزاد و اندوختهها و پساندازها و سپردهها و تجهیز آنها جهت تأمین شرایط و امکانات کار و سرمایه گذاری به منظور اجرای بند "2" و "9" از اصل 43 قانون اساسی."