چکیده:
«جهانی شدن» پدیده ای است که بروز آن در عصر حاضر موجب تغییر و تحول بسیاری در
زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در روابط بین الملل شده و کشورهای جهان
را با چالش بزرگی روبه رو کرده است. از آن جا که این پدیده هنوز به تکامل نهایی خود
نرسیده و هم چنان دست خوش تحول است، تعریف روشنی نیز از آن ارائه نشده است. با این
وجود، اندیشمندان و پژوهشگران از زوایای مختلف، تعاریف و تفاسیری را برای آن ارائه
داده اند. در اقتصاد جهانی شده، حاکمیت دولت ها کم رنگ شده و کشورهای جهان به شدت
به یکدیگر وابسته خواهند شد. جهانی شدن اقتصاد را می توان به معنای بازشدن مرزهاو
توسعه تجارت وسرعت بخشیدن به تحولات صنعتی در سطح جهان دانست. تأثیرات عمومی این
پدیده عبارت است از:
1. گسترش تقسیم کار بین المللی؛ 2. افزایش رقابت؛ 3. به چالش کشاندن دولت ها؛ 4.
وابستگی بیش تر اقتصاد کشورهابه یکدیگر.
وجود برخی آثار ناخوشایند در جهانی شدن اقتصاد، سبب جهت گیری منفی بعضی کشورها نسبت
به آن شده است. جهانی شدن بیش ترین تأثیر منفی را بر کشورهای در حال توسعه و جهان
سوم بر جای می گذارد. برخی بر این باورند که با وجود همه معایب و نواقص، جهانی شدن
با سرعت و شدت ادامه خواهد یافت و مانند قطاری است که باید سوار آن شد و سوار نشدن
بر آن به منزله انزوا و عقب ماندگی بیش تر خواهد بود. گویا جهان محکوم به جهانی شدن
است! آنچه می خوانید نیم نگاهی است به این پدیده و آثار و پیامدهای آن.
خلاصه ماشینی:
"جهانی شدن ریشه در تحولات فکری و مادی غرب دارد و به عنوان یک پدیده، بازتاب یک فرایند تاریخی و غیرقابل اجتناب درتحولات چند سده گذشته غرب می باشد؛پدیده ای است که بروز آن درعصرحاضر، موجب تغییرات وتحولات بسیاری درزمینهـ های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در روابط بین الملل شده و کشورهای جهان را با چالش بزرگی روبه رو کرده است.
([32]) به دیگر سخن، این گروه از کشورهای جهان در شرایط جدیدی که جهانی شدن اقتصاد پدید می آورد، به دلیل آن که ضعیف هستند و قدرت لازم را برای رویارویی با رقیبان قدرتمند ندارند، در افزایش رقابت و گسترش تقسیم کار بین المللی، هیچ سهمی برای خود نمی بینند، علاوه بر آن که کشورهای در حال توسعه (کشورهای جنوب)، کشورهای پیشرفته (کشورهای شمال) را متهم به مذاکرات پشت پرده و تبانی با هم می کنند و به آن اعتراض دارند.
وقتی «جهانی شدن» به این مفهوم است که نظام سرمایه داری کشورهای شمال و در رأس آن ها، امریکا در تلاش هستند که از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر کشورهای جهان مسلط شوند، تمام سود و ثمره جهانی شدن فقط برای کشورهای شمال خواهد بود و زیان های آن متوجه کشورهای جنوب می شود.
»([44]) بنابراین، جهانی شدن اقتصاد تداوم دارد؛ زیرا گسترش آزادسازی، سبب آزادشدن جریان سرمایه در کشورهای بیش تری خواهد شد و چون موانع جاری بین بانک ها و مؤسسات فعال در امورسهام به تدریج،درحال ازبین رفتن است وهم زمان پیشرفت های مداوم در فن آوری و مهندسی مالی صورت می گیرد و دیگران نیز از خدمات مالی جهانی سود می برند، فرایند جهانی شدن به طور قطع، ادامه خواهد یافت."