خلاصه ماشینی:
"ولی جنبههایی که نویسنده تحلیل نموده از تفسیری مطلوب برخوردار است،و نیز،درباره مطرح نمودن بحثی پیرامون حزب توده،ممکن است،این سؤال برای هر نویسنده و یا هر شخصی ایجاد شود که؛چگونه ممکن است،در جامعهای مذهبی و سنتی(سنتی نه به معنای خوب یا بد آن؛بلکه از دیدگاه آنها به معنی غیر مدرن)حزبی که آشکارا سکولار و غیر دینی است،پاگیرد؛چرا که نمیشود انکار کرد که در برههء خاصی از تاریخ معاصر ایران،حزب توده،بسیار فعال بوده و تعداد کثیری از نخبگان سیاسی،اجتماعی و فرهنگی را جذب خود کرده بود،و مؤثر نیز واقع شد-حال اینکه وابسته بوده یا نه؟موضوعی جداست)یعنی این حزب پایگاه اجتماعی بسیار گستردهای داشت و همین جنبهء غیر دینی و غیر بومی چنین تشکیلاتی به لحاظ فرهنگی، شگفتی موضوع را بیشتر میکند و نویسنده نیز،سعی دارد که پاسخگوی این مجهولات باشد.
و به همین دلیل نیز؛در تحلیل نکات مهم تاریخ سیاسی معاصر ایران،به ویژه در مشروطه،کودتای 9921،جمهوریخواهی رضاخان،شهریور 02،حزب توده و نقش آن از شهریور 0231 تا 2331؛مخصوصا ملی شدن صنعت نفت و نقش حزب توده،در تحولات یکی دو سالهء نخستوزیری مصدق و در مجموع؛ندیدن دست قدرتهای خارجی در تحولات سیاسی ایران و حتی تحلیلی ناقص از تبیین انقلاب اسلامی،به عنوان آخرین حلقه تکامل تحولات تاریخ سیاسی ایران،دارای کاستیهای استراتژیک و جدی است؛که علی رغم روششناسی منسجم این کتاب،اشتباهات فاحش تاریخی،در کتاب دیده میشود که صرف نظر از روششناسی و رویکرد نویسنده کتاب؛به تحلیل تاریخ سیاسی ایران،مواردی نیز به صورت اشتباهات تاریخی در کتاب دیده میشود؛که خواننده این کتاب باید توجه لازم را به این مسئله مبذول دارد،تا از چنین اشتباهاتی مصون بماند."