خلاصه ماشینی:
"اگر در زمان ما نسل دوم و سوم انقلاب به رشد و بلوغ اجتماعی رسیده و تقریبا بخش عظیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است و از فلسفه انقلاب اسلامی و حوادث روزهای آغازین آن و جنگ تحمیلی بیخبرند، در عصر حاکمیت مولی علی علیهالسلام نیز وضع به همین ترتیب بود؛ یعنی بسیاری از مسلمانان و سپاهیان جهان اسلام از تابعین به شمار میآمدند.
از اینرو، حضرت در خطبه شقشقیه، علت مخالفت ناکثین و مارقین و قاسطین را، دنیاطلبی آنان معرفی نموده میفرماید: «زرق و برق دنیا، چشمشان را خیره کرده و جواهراتش آنان را فریفته بود!» (25) وقتی حضرت علی علیهالسلام خلافت را به دست گرفتند، برنامههای اصلاحی خویش را برای برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی آغاز کردند ولی هنوز شش ماه از اجرای برنامههای اصلاحی حضرت نگذشته بود که بسیاری از کبار اصحاب و تابعین و خواص جامعه اسلامی، یعنی کسانی که در راه اسلام جانفشانی کرده و از آسایش و هستی خویش در آن راه مایه گذاشته بودند، لب به اعتراض گشوده و هر یک به نوعی به مخالفت با آن حضرت برخاستند.
رمز و راز پیروی عوام از خواص این بود که مسلمانان گمان میکردند افرادی چون زید بن ثابت و سعد وقاص و ابوموسی اشعری و طلحه و زبیر، همچنان هویت انقلابی و اسلامی سابق خویش را حفظ کردهاند و تصور میکردند، زید بن ثابت، همان زیدی است که در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله کاتب وحی و احکام اسلامی بوده و یا طلحه و زبیر و ابوموسی اشعری و سعد وقاص، همان شخصیتهایی هستند که در رکاب نبیاکرم صلیاللهعلیهوآله در روزهای غربت و تنهایی آن حضرت جهاد میکردند، غافل از اینکه آنان پس ار رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله تغییر هویت داده و استحاله شده بودند."