چکیده:
مرحلة نوین مطالعات اسلامی در غرب در سه دهة اخیر با توجه به مولفه ها و متغیرهای زیر شکل گرفته است: پست مدرنیسم، رونق مباحث فلسفة زبانی و هرمنوتیک، پیامدهای شورای دوم واتیکان، تبدیل مهاجران مسلمان به شهروندان اروپایی، و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران. استشراق نو، که در فضایی متاثر از عوامل فوق شکل گرفت به ویژگیها و رویکردهایی متصف است که از جملة آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: متن گروی، پذیرش قرآن به عنوان یک متن دینی، تقویت مطالعات میان رشته ای و چند رشته ای، انعطاف و انصاف علمی بیشتر، تخصصی تر و جزئی شدن، افزایش چشمگیر توجه به تشیع، یهودی گری، و گسست بین اسلام شناسی عالمانه و اسلام شناسی رسانه ای. فهم استشراق نوین، نه فقط برای شناخت نگاه غربی ها به اسلام بلکه به عنوان راهی برای انتقال مفاهیم دینی به آنها حائز اهمیت است.
خلاصه ماشینی:
بعد از حوادث یازدهم سپتامبر و تغییر فضای روابط غرب و شرق اسلامی و دگرگون شدن گفتمان حاکم بر روابط بین الملل و ورود دوبارة نظامی گری به این عرصه، یک نوع جدید از شرق شناسی اسلامی در حال شکل گرفتن است که در بحث حاضر مورد نظر من نیست، چون هنوز قوام نیافته و زمان داوری در بارة آن فرا نرسیده است.
5- پیروزی انقلاب اسلامی در ایران: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل یک حکومت به نام دین، عامل دیگری است که نظر مستشرقان را به سوی اندیشه و جوامع شیعی جلب کرد و به سهم خود مطالعات اسلامی را در دهه های اخیر تحت تأثیر خود قرار داد.
اسلام شناسی نیز مانند پزشکی که رفته رفته خرد شد و اکنون تخصصهای پزشکی در اجزای اجزای بدن است، مثلا دریچة قلب یا ماهیچة قلب، به شاخه های بسیار فرعی و جزئی تقسیم شده و تقریبا مستشرقی که بخواهد در همة ابعاد قلم بزند نداریم و حتی آنها که در بارة قرآن کار می کنند، هر یک روی جنبه ای تکیه دارند.
گزارشی را نیز مرحوم فلاطوری در بارة سهم مطالعات شیعی در میان مطالعات اسلامی سالها پیش ارائه داده اند که به استناد آن، در بین مقاله ها و کتابهای منتشر شده دربارة اسلام به یکی از زبانهای غربی از سال 1943 تا سال 1968 از هر 350 کتاب و مقاله، تنها یک مقاله به شیعة دوازده امامی اختصاص دارد که این رقم حتی کمتر از کتب و مقالات مربوط به زیدیه و اسماعیله است.