چکیده:
مسئله اذهان دیگر به توجیه باور ما به وجود اذهان دیگر (در بحث معرفت شناختی) و
چیستی اذهان دیگر (در بحث مفهومی) می پردازد. آیا باور ما به وجود اذهان دیگر موجه
است تا معرفت به شمار آید یا صرفا یک باور روانی است؟ راهکارهای بسیاری برای گره
گشایی از این مسئله ارائه شده است و درباره هر یک هم چنان بحث های فراوانی میان
فیلسوفان وجود دارد. در کل, هنوز راهکاری که اکثریت بپذیرند ارائه نشده است. این
مسئله زوایای روان شناختی و زیست شناختی نیز دارد و در میان فیلسوفان قاره ای نیز
تا حدی مد نظر بوده است.
خلاصه ماشینی:
"از کجا معلوم که وقتی آنها می گویند(قرمز) هیچ تجربه درونی داشته باشند؟ از کجا می دانم که وقتی دیگران هنگام آسیب دیدگی فریاد می کشند, دردی را در درون خود تجربه می کنند؟ در این صورت, ممکن است دیگران زامبی (فلسفی) باشند; انسان هایی که از لحاظ فیزیکی همانند من هستند و همانند من رفتار می کنند (و حتی درباه اذهان دیگر و ذهن داشتن من سخن می گویند), ولی فاقد هرگونه تجربه ای هستند.
کسانی که با کاربرد معیار برای تأیید اذهان دیگر موافق نیستند استدلال کرده اند که ارتباط مفهومی مورد ادعا نمی تواند شکاف میان رفتار مشاهده شده و حالات درونی مشاهده نشده ای را که با هم ارتباط مفهومی دارند, پر کند (McDowell, 1982).
ایده اساسی نظریه مشابه سازی آفلاین این است که ما در پیش بینی و تبیین رفتار دیگران دستگاه صدور حکم را به طور آفلاین گرفته, ورودی های (وانمود) را که محتوایی همانند باورها و میل های شخص مورد نظر دارند, به آنها عرضه می کنیم و اجازه می دهیم حکمی درباره آن چه باید کرد, صادر کند.
از مزایای این دیدگاه آن است که رشد نظریه ذهن را به همراه دیگر توانایی های کودک به عنوان ذهن خوان (مانند تشخیص میل ها) بهتر تبیین می کند (Carey, 1955; Gopnik, 1993; Karmiloff-Smith 1988; Perner, 1991; Wellman, 1990).
(1998) Developmental psychology, A Companion to the Philosophy of Mind, Oxford: Blackwell Publications.
(1998) Developmental psychology, A Companion to the Philosophy of Mind, Oxford: Blackwell Publications.
), The Evolution of Mind, New York: Oxford University Press, pp."