خلاصه ماشینی:
"(36) مرحوم نائینی با توجه به شرایط زمان خود به ممکن نبودن تشکیل حکومت امام معصوم و نمایندگان خاص یا عام آنان اشاره میکند و میگوید: هرچند در مرحله نخست امور سیاسی از وظایف حسبیه به شمار میآید که اولا و ضرورتا در ولایت فقیهان است، ولی چون طبق اصل دوم متمم قانون اساسی، که حضور و نظارت و تأیید فقها در قانونگذاری الزامی دانسته شد، به خاطر عناوینی از جمله مشروعیت شورایی بودن نظام سیاسی اسلام و مسأله ضرورت امر به معروف و نهی از منکر برای همگان، مردم نیز حق دخالت در امور سیاسی پیدا میکنند و سرانجام، مرحوم نائینی با توجه به شرایط یاد شده نظام پارلمانی را بهترین وسیله برای محدود ساختن قدرت و اختیارات حکومت میداند و نتیجه میگیرد که در ایجاد چنین نظامی، نباید تردید کرد.
»(57) کسروی نیز در بعضی از نوشتههای خود به تلاش نائینی در جمعآوری کتاب تنبیه الامه اشاره میکند و میگوید: «شنیدنی است که میرزا حسین نائینی از شاگردان آخوند خراسانی بود و در زمان زندگی او کتابچهای درباره مشروطه و سودمندی آن نوشته و چاپ کرده بود، سپس پشیمان گردید و نسخههای آن را یکایک جسته و از دستها باز گرفت.
(76) این مناسبات فیمابین آیةالله نائینی و رضاخان که از یک سو، به شرایط خاص سیاسی حاکم بر عراق و چشم داشت علما از حمایت دولت شیعی ایران از آنان و از سوی دیگر، به مقاصد مکتوم رضاخان در دستیابی به مقام سلطنت مربوط میشد، در هموارسازی موقعیت رضاخان در تلاش برای سرنگونی رژیم قاجار و به دستگیری سلطنت فرصت مناسبی بود و میتوانست او را از نظر بسیاری از روحانیان داخل ایران موجه نماید."