چکیده:
جرمشناسی به عنوان یک رشتة تخصصی که موضوع آن مشاهده و مطالعة علمی علل ارتکاب جرم است،قدمتی بیش از صد سال دارد.جرمشناسی و رشتههای مرتبط با آن مانند جامعهشناسی جنایی, روانشناسی جنایی و بزهکاری اطفال در ایران،بیش از نیم سده است که در برنامههای آموزشی دانشکدههای حقوق, دانشگاه پلیس و نیز در برنامههای درسی دانشکدههای علوم اجتماعی با عنوانهای جامعهشناسی انحراف, آسیبشناسی اجتماعی و حتی با خود عنوان جرمشناسی گنجانده شده, تدریس و تحقیق میشود،ولی به رغم این قدمت،جنبة نظری-کاربردی این رشته به لحاظ مشکلات مربوط به آموزش و پژوهش آن،گسترش شایسته را در جامعة ما نیافته است این نوشتار که در دو بخش تنظیم شده است, از یک سو به مشکلات آموزشی و از سوی دیگر،به مسائل پژوهشی جرمشناسی که به نوعی مانع توسعة این رشته شده, پرداخته است و در نهایت،ضمن ارائة راهکارهایی برای رفع این مشکلات،ضرورت گسترش جنبههای آموزشی-پژوهشی جرمشناسی را در ایران مورد تأکید قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"جرمشناسی و رشتههای مرتبط با آن مانند جامعهشناسی جنایی, روانشناسی جنایی و بزهکاری اطفال در ایران،بیش از نیم سده است که در برنامههای آموزشی دانشکدههای حقوق, دانشگاه پلیس و نیز در برنامههای درسی دانشکدههای علوم اجتماعی با عنوانهای جامعهشناسی انحراف, آسیبشناسی اجتماعی و حتی با خود عنوان جرمشناسی گنجانده شده, تدریس و تحقیق میشود،ولی به رغم این قدمت،جنبة نظری-کاربردی این رشته به لحاظ مشکلات مربوط به آموزش و پژوهش آن،گسترش شایسته را در جامعة ما نیافته است.
4. نبود دانشکده یا مؤسسة آموزش عالی ویژة رشتة تخصصی جرمشناسی به رغم سابقة نسبتا طولانی آموزش و تا اندازهای پژوهش جرمشناسی،تنها مؤسسة تخصصی در کل دانشگاههای ایران که در زمینة جرمشناسی فعال است،هنوز همان«مؤسسة تحقیقاتی علوم جزایی و جرمشناسی»دانشگاه تهران میباشد؛بدین ترتیب،گسترش مؤسسههای جرمشناسی علاوه بر اجرای طرحهای پژوهشی مربوط به علتشناسی بزهکاری و راهکارهای پیشگیری از وقوع و افزایش جرایم که ضرورت آنها بیش از پیش در جامعة کنونی ایران احساس میشود،میتواند آموزش تفصیلی جرمشناسی را نیز گسترش بدهد؛امری که در نهایت،به نوعی تعامل،هماهنگی و همکاری مورد نظر میان این مؤسسهها و گسترش جنبههای مختلف جرمشناسی منجر خواهد شد.
طرحهای پژوهشی جرمشناسانه نیز از این امر مستثنا نیست،ولی در عمل،این قبیل طرحها و به طور کلی،طرحهای تحقیقاتی در قلمرو علوم انسانی،کمتر مورد استقبال و تأیید قرار میگیرد و به هر حال،از بودجة متناسب با نیازهای آن،برخوردار نمیشود؛از جمله علل آن،این است که از یک سو،اغلب کسانی که برای چنین پژوهشهایی تصمیم میگیرند،یا در فرایند اجرای آنها مداخله و نظارت میکنند،در رشتههای دیگر،بهویژه علوم تجربی،تخصص دارند و چه بسا به ضرورت و کاربرد یافتههای جرمشناختی اعتقادی نداشته باشند و از سوی دیگر،آثار اعمال نتایج،راهکارها و یافتههای پژوهشهای جرمشناسانه در سیاست جنایی در کوتاهمدت ملموس و آشکار نمیشود تا مسئولان در گزارش خود،توجیهی برای مبلغ اختصاص داده شده در برابر مقامهای مافوق داشته باشند...."