چکیده:
اطفال و نوجوانان به لحاظ سنی و شخصیتی در برابر وقایع اجتماعی، از جمله انحراف و بزهکاری،آسیبپذیرتر از دیگراناند.اطفال و نوجوانانی که مرتکب جرم میشوند،در واقع،قربانی کوتاهی نهادهای اجتماعی از جمله خانواده،مدرسه،محله و...،در انجام رسالتهای تربیتی و آموزشی خود میباشند.اگرچه از نظر حقوقی،این قبیل اطفال و نوجوانان در مقاطع سنی خاصی تا اندازهای تابعان حقوق کیفری به شمار میروند و بنابراین،به لحاظ ارتکاب جرمشان باید مشمول ضمانت اجراهای کیفری باشند،در این فرایند نیز باید مشمول حمایتهای حقوقی واقع شوند.سیاست افتراقی ناظر بر بزهکاری اطفال در همین چارچوب معنا مییابد و توجیه میشود.
در این مقاله،سازوکارهای کنونی حقوق کیفری ایران در قبال اطفال بزهکار از یک سو و سازوکارهای کیفری پیشبینیشده در قالب«لایحة قانون تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان»(یا به تعبیر مجلس شورای اسلامی،لایحة قانونی رسیدگی به جرایم اطفال)از سوی دیگر-که در صورت تصویب،حقوق کیفری اطفال ایران در آینده را تشکیل میدهد-مورد بررسی قرار میگیرد.همچنین ویژگیهای کنونی و آیندة حقوق کیفری اطفال در ایران تحلیل شده،بر اهمیت افتراقی کردن برخورد قانونگذار نسبت به این دسته از بزهکاران تأکید میشود.
خلاصه ماشینی:
"گفتنی است که به موجب تبصرة 1 مادة 20 قانون 1381،به طور کلی،رسیدگی به جرایمی که مجازات آنها قصاص عضو یا قصاص نفس یا اعدام یا رجم یا صلب و یا حبس ابد باشد و نیز جرایم مطبوعاتی و سیاسی،در صلاحیت«دادگاه کیفری استان»است،ولی کلیة جرایم اشخاص بالغ کمتر از هیجده سال تمام در صلاحیت دادگاههای عمومی جزایی ویژة اطفال میباشد،اما به موجب رأی وحدت رویة شمارة 686 مورخ 5/2/1385،مرجع تجدید نظر آرای صادره در هر دو نوع دادگاه،دیوان عالی کشور است نه دادگاه کیفری استان؛زیرا رسیدگی در آنها بدوی است.
این اسناد که با حضور نمایندگان دولتها و لحاظ دیدگاههای سیاسی،فرهنگی،اجتماعی و حقوقی آنها تنظیم شده و میشود،خود،در بینالمللی شدن نهادهای حقوقی و تدبیرهای مختلف ویژة اطفال بزهکار و ناسازگار و به طور کلی،جهانی شدن سیاست جنایی ناظر به بزهکاری اطفال و نوجوانان،نقش عمدهای ایفا میکنند؛زیرا اشخاص زیر هیجده سال با توجه به معیار سنی مورد نظر کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک،در برابر بزهکاری و بزهدیدگی آسیبپذیرترند؛شخصیتشان در حال رشد و شکلگیری است؛زمینههای سوء استفاده از آنان از سوی بزهکاران بزرگسال برای ارتکاب جرایم مساعدتر است؛قشر بزرگ جمعیت بسیاری از کشورهای جهان سوم را تشکیل میدهند؛بیشترین قربانیان فقر،بیکاری،اذیت و آزار بدنی،روانی و جنسیاند و بالاخره از همه مهمتر،اطفال،بزرگسالان آینده و بنابراین،مسئولان جامعة آینده به شمار میروند...."