خلاصه ماشینی:
"در همگرایی تلاش بر این است که از عوامل اختلافزا و زمینههای ناسیونالیتی همچون وفاداریهای ملی،احساسات ناسیونالیتی،پایبندی به منافع ملی،مرزهای جغرافیایی و حتی حاکمیت مطلق کشورهای یک منطقه،به نفع اهداف جمعی و مشترک کاسته شود و از طریق مشروع و گسترش همکاریهای فنی و تکنیکی،اقتصادی و تجاری، عقیدتی و فرهنگی و حتی سیاسی به ایجاد صلح و آرامش در یک منطقه یا جهان کمک کرد.
1 -------------- (1)- Douyherty James,e,Contending The ories of lnten national Relahons, در مطالعه همگرایی دو سؤال اساسی مطرح میشود:اول اینکه چرا اتباع یا شهروندان به واحدهای سیاسی که در آن زندگی میکنند احترام گذاشته و برای آن فداکاری میکنند؟دوم اینکه چگونه اتفاق نظر اساسی و عملی در چهارچوب سیستمهای سیاسی کسب و حفظ میشود؟ اساسا بیان اجمالی دو تئوری در زمینه همگرایی سیاسی امکانپذیر است اول اینکه سیستمهای سیاسی به جهت تحصیل همبستگی نموده و آن را حفظ میکنند که ارزشهای مشترک فراوانی،در میان اعضای آنها وجود دارد.
«دونالد پوچالا»از همگرایی چنین تعریف میکند: مجموعهای از فرایندهایی که یک سیستم توافق را در سطح بینالمللی ایجاد و حفظ میکنند در این سیستم بینالمللی،بازیگران بطور مداوم امکان مییابند که منافعشان را با یکدیگر هماهنگ کرده و اختلافاتشان را مورد مصالحه قرار دهند و پاداشهای مشترک خود را برای واکنشهای متقابلشان دریافت دارند.
بیش از آنکه بر طرح همگرایی که فرض را بر انگیزههای نوع دوستانه میگذارد تکیه کنیم،معقولانهتر به نظر میرسد که بر منافع و ارزشهایی تاکید کنیم که مورد تأیید و حمایت آنها قرار دارد و آنقدر پیچیده است که نمیتوان آنها را به صورت اصطلاحات سادهای مانند اشتیاق برای صلح بین فرانسه و آلمان یا میل به ایجاد یک اروپای متحد تشریح کرد."