چکیده:
گفتمان چیرهء دوران رنسانس(تجدید حیات)غربی در نگرش انسان به خویش و جهان، شامل گسترده زیر میشود:-بروز و ظهور ایدئولوژیها(اندیشههای نظاممند با اهدافی خاص)، -هرمنوتیک(توجه به جغرافیای متن،اندیشههای پیشین مؤلف و خواننده در پدید آوردن و فهم متن)،-سیانتیسم(اصالت دادن به علم تجربی)،-اومانیسم(انسانمحوری به جای خدامحوری). سید قطب برداشت تفسیری خود را از قرآن بر پایه ایدئولوژیسازی و نگاهی متعادل به دیدگاه هرمنوتیکی-توجه به جغرافیا و افق تاریخی متن قرآن-مبارزهای فراگیر با سیانتیسم و اومانیسم بنا مینهد تا چشمانداز معرفت و باورهای مقدس را در آموزههای وحی نمایان سازد که در این مقاله به گوشههای از این مطلب اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"»42 اما دیدگاه ثبات ساختار روانی انسان در تونل زمان و تمایزگری میان انسان فطری از انسان تاریخی نمیتواند پوششدهنده کامل به نظریه جاودانگی پیام قرآنی برای همه دورههای زندگی انسان باشد مگر اینکه دیدگاه قانونمندی حوادث تاریخی(لا تغیر بودن سنتهای الهی)به آن افزوده شود بهگونهای که با گوناگونی و تفاوتهای زمانی،مکانی و فاعلی حوادث،تکرارپذیری و پیشبینیپذیری رویدادهای تاریخی امکانپذیر باشد و نظریه حاکمیت تصادف و تأثیرگذاری رویدادهای جزئی پیشبینیناپذیر در سرنوشت جوامع انسانی،نادرست قلمداد شود و نقش اینگونه حوادث تنها در حد عوامل شتابزا و یا کندکننده زمان سررسید سرنوشت نهایی جوامع ارزیابی گردد: «همواره آگاهی میدهم اوضاع و احوالی که مسلمانان نخستین با آن روبهرو بودهاند در کلیتش با تفاوتی اندک در گذر نسلها و روزگاران با همان دوستان و دشمنان روی میدهد و ازاینرو،رویکردهای قرآن به این حوادث،همچون قانون جاودانه این دعوت آسمانی است و در متن قرآنی،جوانههای زندگانی و حیات نوبهنو در رویارویی با حوادث همه دور آنها سر برمیآورند و درفش راهنمای راه دراز و دشوار این امت را برافراشته نگاه میدارند.
سید قطب در تفسیر خود تلاش فراوانی برای کشف شخصیت و روح کلی حاکم بر هر سوره دارد تا از رهگذر چارچوب زمانی و اوضاع تاریخی و تحلیل نیازهای اجتماعی و سیاسی مسلمانان در عهد پیامبر(صلوات الله علیه و آله)به تبیین غرض عام سورهها بپردازد و گاه چنان در درون حوادث تاریخی به کاوش میپردازد که تا حد یک اثر مشروح تاریخی مستقل ارتقا مییابد و بدین جهت در آغاز تفسیر سورهها، پیشگفتاری نسبتا گسترده در موضوعات مختلف سوره مینگارد تا از این رهگذر به عامل وحدتبخش،که همانا غرض عام سوره است،دست یابد:«هر سوره دارای موضوع و یا موضوعات اساسی است که بر محوری ویژه میگردد و بههمینجهت، سیاق سوره،موضوعات آن را از زاویهای خاص مورد بررسی قرار میدهد."