چکیده:
تفسیر به رأی در میان اندیشمندان علوم قرآنی از مسائل سیاسی و پایهای است که حل آن همواره نقش بسزایی در میزان و نوع فعالیتهای علمی و تحقیقات قرآنپژوهانه داشته است. این مسأله هم به لحاظ معنی و مفهوم و هم به لحاظ تعیین مصداق در میان دانشمندان فرقههای مختلف کلامی و فقهی و مکاتب علمی در جهان اسلام،کاملا مورد اختلاف واقع شده است.این اختلافات اگرچه در حوزه اجتماعی و در مقام تعیین مصداق،موجب تفرقه و تفسیق و حتی تکفیر یکدیگر شده در حوزه نظری و فعالیتهای علمی در مقام ارائه مفهوم و معنا و تعریف ماهوی و تعیین مرزهای تفسیر به رأی نهتنها درگیری منجر نشده،بلکه چه بسا عامل شکوفایی و رشد و کمال و تعالی علمی بوده است. در این نوشته کوشش شده است به بررسی و تحققی و تحلیل درباره معنا و مفهوم تفسیر به رأی و تعیین حدود و مرزهای آن از دیدگاه مفسران بزرگ و اندیشمندان شهیر علوم قرآنی در طی عمر دراز دامن دانش تفسیر و علوم قرآنی از طبری تا امام خمینی(ره)پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"حدیث ابن عباس چنین است:«قال النبی(ص):من قال فی القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار»اما او درباره حدیث جندب که از پیامبر اکرم(ص)نقل کرده است که فرمود:«من قال فی القرآن برأیه فأصاب فقد اخطأ»،میگوید:برخی اهل علم،مراد از رأی را در این حدیث هوای نفس میدانند؛یعنی هرکس درباره قرآن،سخن براساس هوای نفسش بگوید که آن را از پیشوایان پیشین نگرفته باشد،اگر صحیح هم گفته باشد به خطا رفته است؛زیرا درباره قرآن حکمی داده است که اصل و ریشه آن را نمیشناسد.
اشکال در اینجا ممکن است بر دیدگاه حضرت امام این اشکال وارد شود که اگر احادیث نهی از تفسیر به رأی تنها و منحصرا درباره آیات احکام وارد شده و مصداق تفسیر به رأی تنها تفسیر آیات احکام بدون مراجعه به سنت پیامبر(ص)و ائمه(ع)باشد،اولا- احادیتی که در اینباره وارد شده و نهی آنها عام است و تنها به آیات احکام محدود نیست،چگونه قابل توجیه است؟ثانیا-قرآن کریم دارای بیش از شش هزار آیه است و آیات احکام حداکثر در حدود پانصد آیه،یعنی در حدود یک دوازدهم آیات است.
»93 خامسا-اگر مراد از تفسیر به رأی را قول بدون علم و تفسیر جاهلانه بدانیم که معمولا افراد کماطلاع و ناآشنا با مبانی احکام و معارف اسلامی به صرف آشنایی سطحی و ظاهری با زبان عربی به تفسیر قرآن مبادرت میکنند،چنین تفسیری نیز در تمام آیات قرآن ممنوع است و حضرت امام در اینباره نیز میفرماید:«اشخاصی که رشد علمی زیاد پیدا نکردهاند،جوانهایی که در این مسائل و در مسائل اسلامی وارد نیستند، کسانی که اطلاع از اسلام ندارند،نباید اینها در تفسیر قرآن وارد بشوند و اگر روی مقاصدی آنها وارد شدند،نباید جوانهای ما به آن تفاسیر اعتنا کنند."