چکیده:
این مقاله در صدد بررسی مفهومی یکی از اساسیترین مفاهیم حوزهء علوم انسانی و فلسفه،یعنی عدالت،است.این مفهوم به رغم به کارگیری وسیعش در گفتمانهای رایج،کمتر مورد تدقیق قرار میگیرد.لذا،سعی بر این است تا در این مبحث،حتی المقدور به تصریح و شفافسازی جنبههای مختلف آن از چشمانداز جامعهشناختی پرداخته شود.در خلال این امر،اشارهای هم به مفهوم برابری،شده است که با مفهوم عدالت رابطهء تنگاتنگی دارد.شده است.در مجموع،مقاله به پژوهشگران علاقهمند به این حوزه کمک میکند تا با بینش و آگاهی بیشتری از مفهوم عدالت در تحقیقات اجتماعی سود جویند و میتواند زمینهساز طرح سؤالهای جدی و جدید نیز باشد.
خلاصه ماشینی:
"در سطح اجتماعی،ارزیابیهای ذهنی تا حد زیادی تحت تأثیر چیزی قرار دارد که در حوزههای مرتبط به هم،سیاسی و اجتماعی منصفانه تلقی میشود؛برای مثال،در آمریکا حزب دمکرات که اعضایش بهطور سنتی شامل درصد زیادی از افراد طبقهء کارگر و اعضای گروههای اقلیت است،بارها بر دخالت حکومت در حفظ حد اقل شرایط زندگی تأکید میکند،در صورتی که حزب جمهوریخواه،که اعضایش بیشتر شامل ثروتمندان و بازرگانان است،غالبا حامی دخالت نیروی بازار در تأمین میزانهای شرایط استاندارد در زندگی،بهطور عامتر درآمد و ثروت،در بین اقشار مردم با عدالت اقتصادی یا انصاف نظامی قشربندی مربوط میشود.
جدول زیر این حالتها را نشان میدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 1-1:حالتهای مختلف ارتباطهای اجتماعی ممکن در سطح جامعه براساس جدول میتوان عرصههای مختلف عدالت را مورد توجه قرار داد؛ضمن اینکه این ارتباطها در تمام خرده سیستمهای جامعه مثل اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی،امکان تحقق دارد.
9)رابطهء سیستم با سیستم:کلانترین سطح تحلیل اجتماعی که به ارتباط بین جوامع مختلف مرتبط میگردد و یکی از موضوعاتی است که مورد توجه اندیشمندان علوم سیاسی قرار دارد و طی آن به ماهیت و شکل ارتباط کشورها با یکدیگر و اینکه «این نوع روابط عادلانه هست یا خیر،متوجه میگردد.
از نظر هیوم،زمینههای نابرابری اجتماعی از چهار منبع ناشی میشود که این منابع بدون ارادهء انسان زوال یافتنی نیست و آنها عبارت است از: (1)قدرت منابع:در همهء اعصار بین تقاضای مردم با منابع موجود در آن زمان شکافی وجود دارد و منابع،کفاف نیاز همگان را نمیدهد."