چکیده:
در میان فیلسوفان مسلمان،نظریات ابن سینا و صدر المتألهین تا حدودی به هم نزدیک است.ابن سینا با وجود اعتماد شدید به عقل و داوریهای آن بر این باور است که تنها در صورتی که عقل علیه موضوعی حجت در دست داشته باشد و بتواند آن ر محال اعلام کند مجاز است آن موضوع،انکار،وگرنه باید از اظهار نظر خودداری شود.از نظر وی ظواهر و تعالیم وحیانی با اصول و مبانی قطعی عقلی هیچ تعارضی ندارند زیرا پیامبر و حکیم از منبعی واحد به نام عقل فعال حقیقت را دریافت میکنند.بعلاوه برخی از گزارههای دینی، تمثیلی و رمزآلود هستند.صدر المتألهین با اینکه به طوری وراء طور عقل قائل است با این حال در آنجا نیز احکام عقل را معتبر میداند.از نظر او عقل در مورد حقایق چنین وعایی حداکثر اعلام بینظری میکند.صدرا برای اثبات تمامی انواع تعالیم دینی تلاش میکند. توفیق او در این باب بیش از هر چیز مرهون اعتقاد وی به عقل متألهانه است که از ظواهر دینی و شهود نیز بهره میگیرد.در میان پیروان حکمت صدرایی،علامه طباطبایی میان اندیشه فلسفی و تفکر مذهبی فرق قائل است و برخلاف ملا صدرا خود را ملزم نمیبیند که همه اظهارات وحیانی را با عقل تأیید کند.
خلاصه ماشینی:
"44لذا باید گفت یکی از نخستین محصولاتی که توسط صدر المتألهین در زمین مستعد حکمت متعالیه به بار نشست،نظریه هماهنگی میان قل و آموزههای وحیانی است که به نوبهء خود میتواند جانشین مناسبی برای دفاعهای نوعا سست متکلمان باشد که ملا صدرا خود گاه آنها را مورد انتقاد قرار میدهد و به این ترتیب حکیم متأله در دفاع عقلانی از عقاید دینی بسیار موفقتر از اهل کلام،ایفای نقش میکند.
بر آنچه علامه طباطبایی دراینباره اظهار میدارد باید افزود که عقل-و نه فلسفه- در قلمروی ایمان و حقایق دینی حضوری بسیار چشمگیرتر از این دارد که تنها در پس قرآن و سنت قرار گیرد زیرا اگر عقل در حیطه خود،نظری قطعی در اثبات یا نفی مطلبی خاص اظهار نماید نظر او حاکم است و تنها اگر در آن موضوع بینظر و آن مطلب بکلی از دسترس او خارج باشد رأی نقل،آنهم نقل قطعی،پذیرفتنی است.
برخلاف ملا صدرا،علامه طباطبایی در نظام فلسفی خود سعی داشت تنها به عقل فلسفی اعتماد کند و لذا در بیان و اثبات آراء خود هرگز از شهود و نقل وحیانی بهره نگرفت و البته بسیاری از حقایق دینی را فراتر از حوزه عقل دانسته،بر اثبات تمامی آنها اصرار نمیورزید؛به عبارت دیگر علامه با تفکیک میان اندیشه فلسفی و تفکر مذهبی،مبنا و معیار اولی را برهان و عقل و محور تفکر مذهبی را قرآن میداند و از این رو هیچ لزومی نمیبیند که همه اظهارات وحیانی با عقل تأیید شود."