چکیده:
این مقاله در صدد بررسی تأثیر متقابل فرهنگ و یادگیری سازمانی بر یکدیگر است. شکلگیری و تکامل فرهنگ،حاصل یادگیری سازمانی است.از سوی دیگر،فرهنگ سازمانی میتواند بازدارنده یا تسهیلکننده یادگیری سازمانی باشد.این نقش فرهنگ سازمانی را میتوان به شکل پیوستار نشان داد.هرچقدر از فرهنگ بوروکراتیک به سمت فرهنگ یادگیرنده حرکت کنیم،نقش بازدارندگی،کمتر میشود و نقش تسهیلکنندگی یادگیری سازمانی افزایش مییابد.در این مقاله تلاش شده است برداشت جدیدی از مقوله یادگیری سازمانی در ارتباط با فرهنگ سازمانی ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله در صدد بررسی تأثیر متقابل فرهنگ و یادگیری سازمانی بر یکدیگر است.
سازمانی یادگیرنده به عنوان نمود عینی تعامل اثربخش فرهنگ و یادگیری سازمانی
مشاهده و بررسی سطح اول لایهء عینی فرهنگ آسان است اما درک معنی این
واقعیت این است که مطابق الگوی شاین در مطالعه فرهنگ سازمانی باید به تطابق
ایجاد تغییر در سطح لایه عینی یا ذهنی فرهنگ را بیاموزد به یادگیری سه حلقهای دست
نمودار شماره 3-ارتباط یادگیری استقرایی و قیاسی و سطوح فرهنگ سازمانی
در اثر این تغییر و تحول لایهها و نوع یادگیری،تکامل فرهنگ سازمانی حاصل میشود.
جواب این سؤال را باید در چرخه یادگیری و فرهنگ سازمانی جستجو کرد.
نکته مهم این است که برای اینکه تغییر و یادگیری در فرهنگ سازمانی اتفاق
نقش فرهنگ سازمانی را در یادگیری میتوان به شکل یک پیوستار نشان داد.
واقع این دو مسأله،دو بعد فرهنگ سازمانی را نشان میدهد.
قرار دارد درحالیکه یادگیری سازمانی در فرهنگ یادگیرنده به حد اکثر خود
با توجه به پیوستن نقش فرهنگ سازمانی در یادگیری میتوان نشان داد که
فرهنگ بورو کراتیک بازدارنده یادگیری سازمانی است.
بررسی ماهیت زمان در فرهنگ یادگیرنده نشانگر این است که گرایش به آینده
بررسی عمیق فرهنگ و یادگیری نشان میدهد که بین این دو مفهوم،تعامل قوی
یادگیرنده بیانگر اوج تعامل اثربخش فرهنگ و یادگیری سازمانی است.
با توجه به اینکه هرگونه ایجاد تغییر و تحول در سازمان تابع فرهنگ سازمانی است،مدیران به عنوان کسانی که میتوانند بیشترین تأثیر را در شکلگیری و
یادگیرنده باید تحول فرهنگ سازمانی را در دستور کار خود قرار دهند تا اینکه هر"