چکیده:
اساسیترین و مبناییترین موضوع در مباحث سازمانی بلکه در مسائل فراسازمانی مانند جامعهشناسی و سیاست و حقوق اساسی،فرهنگ است که ابعاد و سطوح گوناگون و پیچیدهای دارد.در نگاهی تطبیقی،تعبیر شاین از مفروضات اساسی و تعبیر آرجریس از «تئوریهای در عمل»با مباحث پارادایمهای علمی کوهن سازگاری دارد چرا که پارادایمهای علمی مبتنی بر مفروضات اساسی شکل میگیرد و برای برکناری و جایگزینی آنها به انقلابی علمی نیاز است که مفروضات اساسی قبلی را زیر سؤال ببرد و مفروضات جدید را جایگزین سازد. مباحثی که مینتز برگ مطرح میسازد و در چهار بخش قابل جمعبندی است: 1-بخش محتوا و سطوح:چه چیزی در چه سطح تغییر میکند؟ 2-بخش ابزارها و فرایندها:تغییر با استفاده از چه ابزار و روشهایی صورت میگیرد؟ 3-انواع و مراحل تغییر:چگونه و با چه ترتیبی تغییر رخ میدهد؟ 4-توالی و الگوهای تغییر:تغییر و تحول با چه مسیرهایی و چه قوانینی به وجود میآید؟ مینتز برگ به دنبال الگوسازی است،لذا با استفاده از چرخههای هممرکز،محاطی، مماس،و حلزونی به ارائه الگوهایی با نگرش به ادیانی چون کاتولیک،پروتستان و بودیسم به تجزیه و تحلیل میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"مباحثی که مینتز برگ مطرح میسازد و در چهار بخش قابل جمعبندی است:
واژه فرهنگ باید برای سطوح عمیقتری شامل مفروضات اساسی و عقاید مشترک
سطح عمیق فرهنگ توسط سطوح ظاهری تشخیص داده میشود ولی باید دانست
بیشتر بررسیهای اخیر درباره فرهنگ سازمانی بر وجود این تنوع و تکثر تأکید دارند
ادرگار شاین توجه به تمام سطوح ساختاری فرهنگ را چنین تعریف کرده است:
دارد و مورد توافق و تصدیق ولی غیر قابل مشاهده است(شاین،0891:4).
منطقا با مفروضات اساسی سازمان سازگار باشد،شکلدهی این ارزشها به شکل فلسفه
به رغم اینکه مباحث و مطالب فراوانی در زمینه فرهنگ قابل بحث است به این دلیل
در زمینه تغییر و تحول نظریههای فراوانی مطرح شده است که در این مقاله به برخی
1-فرایند تغییر غیر رسمی:در این فرایند یادگیری از خارج سازمان آغاز میشود و در
براساس الگوی مینتز برگ و وستلی تغییر را میتوان به دو نوع اساسی تقسیمبندی کرد
خصوصیات این نوع تغییر عبارت است از:تغییر سریع و توسط منبع مرکزی،از بالا به
مراحل تغییر در این دیدگاه شامل مراحل ایجاد،تثبیت،تطبیق،تنازع و انقلاب است.
1-مرحله ایجاد3:ابزار مناسب تغییر با این رویکرد،بصیرت و داشتن چشمانداز
این الگو بیان میکند که در دل هر تغییری،ثباتی در مرحله بالاتر وجود دارد.
در این الگو تغییرات مستمر،آرام و غیر ملموس به مانند حرکت عمر آدمی است.
یادگیری فردی و سازمانی در این الگو مورد حمایت است.
با نگرش اقتضایی این احتمال پذیرفته است که سازمانها با توجه به وضعیت خود
در این مقاله تلاش شد تا با توضیح دو مبحث اساسی یعنی فرهنگ سازمانی و تحلیل"