چکیده:
امروزه آنچه مسلم است آن است که محیط آموزش عالی ـ چه یک مؤسسهی آموزش عالی کوچک باشد چه یک دانشگاه
بزرگ ـ بر روی افق ذهنی دانشجو تأثیرات شگرفی داشته، دیدگاه او را گسترده میکند و در سیستم و نظام پیشداوریها و نگرش و
ارزشهای اجتماعی مورد قبول وی دگرگونیهای گستردهای به وجود میآورد.
ورود به دانشگاه و به طور کلی، ورود به دورهی آموزشعالی از زمرهی عمدهترین وقایع زندگی یک فرد محسوب میگردد؛
چرا که برمسائلی همچون: نوع اشتغال، میزان درآمد، نوع انتخاب همسر و روابط اجتماعی فرد و به طور کلی دیدگاه فرد نسبت به
مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگ و... تأثیر غیرقابل انکاری برجای میگذارد.
ورود به این محیط علمی، علاوه بر تأثیراتی که بر شمرده شد، با آفات و اختلالهایی نیز همراه است. اینک مقالهای که در
پیش روی دارید، این موارد و مسائل را بصورت علمی و ریشهای مورد بررسی
قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
این که آیا استفادهی بیشتر دانشجویان از کمکهای روانشناختی به نیاز آنان مربوط است یا در دسترس بودن این خدمات، مسألهای است که هنوز معلوم نشده است؛ اما یک چیز مشخص است و آن این که، در کالج ممکن است دانشجویان در معرض استرسهای شدیدی قرار بگیرند و غالبا بسیاری از این دانشجویان به خاطر هویت فردی، اعتماد به نفس و نوع مشغلهای که دارند از آمادگی خاصی برای کنار آمدن با این استرسها برخوردارند.
» (ص 223 به نقل از دیوک و ناویکی 1986) اختلالهای مربوط به سالهای دانشگاهی در حالی که بیشتر شکلهای اختلال و آشفتگی میتوانند در دانشجویان رخ نمایند و همین طور نیز هست، نظامهای متفاوت و رایج طبقهبندی را غالبا با دشواری میتوان برای این اختلالها به کار برد.
این پژوهشگران از بیش از 7000 دانشجوی دورهی کارشناسی در نیواینگلند خواستند تا به فهرستی از «21 مسأله و احساس مشترکی که از سوی بسیاری از دانشجویان تجربه شده است» پاسخ دهند (ص 720) این 21 مسأله به 4 گروه گسترده تقسیم میشود: اضطراب (احساس تنش؛ تحریک شدن)؛ عاطفهی افسرده (احساس بیارزشی، ناامیدی، افسردگی)؛ مشکلات انگیزشی (احساس ملال، دشواری در تمرکز) و مشکلات بین فردی (احساس خجالت، تنهایی) وکسلر و همکاران دریافتند که 47 درصد از پاسخدهندگان اعتراف کردهاند که حداقل یکی از موارد 21 گانه را به عنوان مشکل دارند.
رایل (1969) گزارش کرده است که میزان خودکشی دانشجویان سالانه تقریبا 1000004 است، لیکن قسمت بیشتر خودکشیها در دانشجویانی رخ میدهد که در سالهای پیش از ورود به دانشگاه به اختلال افسردگی مبتلا بودهاند، به عبارت دیگر به ندرت خودکشی دانشجویان به عنوان پاسخی به یک رویداد منفرد که باعث اختلال روانی میگردد (شکست در یک آزمون یا فقدان قرار ملاقات با یک دوست) رخ میدهد.