چکیده:
مهمترین ویژگی دولت،اعمال قدرت سیاسی در عرصهی فراگیر زندگی سیاسی است همراه با حق اعمال فشار یا احتمال کاربرد زور. واضح است که این اعمال زور نیاز به توجیه دارد.بحث اصلی این است که ریشهی این اعمال قدرت در کجاست؟لذامشروعیت دولت،کلیداصلی درک این معناست؛چون دولت مشروعیت دارد شهروندان ملزم به تبعیت از آن هستند و...حال در این مقاله سعی بر این است که با تکیه بر سیرهی نظری و عملی امیر المؤمنین علی(ع) مبنای مشروعیت قدرت سیاسی مورد بررسی قرار گیرد و تبیین گردد که آن حضرت چه برداشتی از مشروعیت حکومت و جایگاه مردم در آن دارند و...
خلاصه ماشینی:
براساس همین دیدگاه،وقتی در جریان جنگ صفین،فرستادگان معاویه پیش حضرت آمده و ضمن تقاضای تحویل قاتلان عثمان،پیشنهاد ارجاع امر خلافت به رأی و مشورت مردم را داشتند،حضرت این موضوع را غیر قابل مذاکره دانست و متقابلا به حق و صلاحیت خود استناد کرد و حتی از اینکه پس از پیامبر(ص)،دیگران بر خاندان پیامبر(ص)خلافت کردهاند، صریحا اظهار نارضایتی نمود و با اشاره به سابقهی منفی معاویه و اجدادش، به فرستادگان معاویه فرمود:«عجب است که شما با مخالفت آنها انباز شدهاید و به اطاعت وی رفتهاید و خاندان پیغمبر خویش را وا گذاشتهاید که مخالفتشان روا نیست و نباید هیچکس را با آنها برابر کنید».
4 حضرت علی(ع)برای مشروعیت حاکمیت اهل بیت و اولویت آنها نسبت به امر خلافت و امامت،هم به وصیت و نص رسول خدا(ص)استناد کرده،هم صلاحیت و شایستگی و فضیلت فردی را مورد تأکید قرار داده و هم به روباط نزدیک روحی و نسبی با پیامبر(ص)اشاره کرده است.
اشارهی حضرت به 52 سال گذشته که برحسب ظاهر،مردم به ایشان رجوع نکرده بودند و آن را هم جزو حق غصب شدهی خود میداند،کاملا نقش مردم را در مشروعیت بخشی حکومت نفی میکند و بر همین اساس برخی از مفسرین نهج البلاغه معتقدند اضافهی«روز»به«مردم»در آخر خطبهی ششم(حتی یوم الناس هذا)اشاره به این است که حضرت میخواهد بفرماید که؛آن روز که تنها بودم و مردم به من رجوع نکرده بودند، حقم را ضایع کردند و امروز نیز که مردم با اصرار تمام با من بیعت کردهاند، باز هم میخواهند حقم را سلب کنند.