چکیده:
تردیدی نیست که ایجاد یک محیط سالم، آزاد و بدون دغدغهی خاطر برای بحث و یادگیری دانشجویان ضروری است و
توانمندی یک استاد در گرو آن است که چنین محیطی را بتواند فراهم کند (لاقل در آنچه که در ارتباط تنگاتنگ با استاد است).
عوامل و عناصر دیگری هستند که بیانگر این توانمندی میباشند از جمله: توان و قدرت ابتکار در روش تدریس تا جایی که استاد
بتواند بین اهداف درس و دانشجویان ارتباط لازم را برقرار نماید؛ روشهای آموزشی کارا و مؤثر را تسلط کافی؛ برمحتوای دروسی
که ارائه میشود و همچنین استاد میباید که پیشرفت فکری و ذهنی دانشجویان را در زمینهی تخصصی خویش مدنظر داشته باشد
و... موارد مهم دیگر در ارتباط با آنچه که یک استاد در روش تدریس باید بداند، مدنظر این مقاله است که با عنوان «اصول
اخلاقی در تدریس دانشگاهی» ارائه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
عوامل و عناصر دیگری هستند که بیانگر این توانمندی میباشند از جمله: توان و قدرت ابتکار در روش تدریس تا جایی که استاد بتواند بین اهداف درس و دانشجویان ارتباط لازم را برقرار نماید؛ روشهای آموزشی کارا و مؤثر را تسلط کافی؛ برمحتوای دروسی که ارائه میشود و همچنین استاد میباید که پیشرفت فکری و ذهنی دانشجویان را در زمینهی تخصصی خویش مدنظر داشته باشد و...
این اصل مبین آن است که یک معلم علاوه بر دانستن موضوع مطلب درس، از دانش و مهارتهای کافی روش تدریس از جمله انتقال و ارتباط اهداف درس، انتخاب روشهای آموزشی کارا و مؤثر، ایجاد فرصت برای تمرین و بازخورد و پرداختن به تنوع دانشجویی برخوردار باشد.
نمونههای خاص عدم موفقیت در عملی کردن اصل توانمندی تدریس شامل روش آموزشی یا روش ارزیابی است که با اهداف تعیین شدهی درس (بطور مثال استفاده از امتحاناتی که صرفا شامل مطالب حفظی است در حالی که هدف اصلی درس آموختن مهارتهای حل مشکل میباشد) نامتجانس بوده و نمونهی دیگر آن که؛ عدم موفقیت در دادن فرصت کافی به دانشجویان برای تمرین یا یادگیری مهارتهایی است که در اهداف نهایی درس گنجانده شده و در امتحان آخر ترم مورد آزمون قرار خواهد گرفت.
عدم موفقیت حفظ مسؤولیت در قبال پیشرفت دانشجو زمانی اتفاق میافتد که معلم بدون آمادگی وارد کلاس شده و آموزش مؤثری را طراحی ننموده، دانشجویان را وادار کند که یک نقطه نظر یا ارزش خاصی را بپذیرند یا نتواند تفاسیر نظری جایگزینی را مورد بحث قرار دهد.