چکیده:
یکی از موضوعات جذاب تاریخی برای محققان تاریخ ایران،فعالیتهای فراماسونی ایرانیان است. در این مقاله،فعالیت دیپلماتهای ایرانی در استانبول در دوره حکومت قاجار بررسی شده است. فعالیتها و پیوندهای فراماسونی سفیرانی،چون میرزا حسین خان سپهسالار،ملکمخان،امیرنظام گروسی، میرزا محسنخان معین الملک و نیز سایر افراد سفارت ایران در استانبول و کنسولهای سایر شهرها محور اصلی این بحث است.این افراد به واسطه آشنایی با دولتمردان عثمانی و نیز الگوپذیری کامل از حکومت عثمانی،بهویژه پس از دوره تنظیمات،به فعالیت در لژهای فراماسونی علاقهمند شدند.به نظر نویسنده،ایرانیان تصور میکردند که با پیوستن به این لژها میتوانند امتیازات فراوان دیپلماتیک به دست آورده،حضور خویش را در استانبول به سایر افراد اعلام کنند،ضمن آنکه از طرف دولتهای اروپایی که خود،حامی لژهای اعظمی،چون لژشرق اعظم فرانسه و انگلیس بودند،حمایت و تأیید میشدند.
خلاصه ماشینی:
"براساس دو منبع ترکی،میرزا محسنخان در لژ شادی فعال بود،اما این امر بعید به نظر میرسید،زیرا این لژ دست کم در سال 1866م تأسیس شده بود و تمام جلسات لژ نیز به زبان ارمنی برگزار میشد و اعضای آن نیز منحصرا از ارمنیان بودند1و اینلژ ترقی بود که میرزا محسنخان و دیگر اعضای سفارت ایران آن را برای فعالیتهای فراماسونی خویش انتخاب کردند.
4 باوجود گزارشهای نادرست،این گزارشها نشان دهنده ادامه فعالیتهای ماسونی میرزا محسنخان و همکاری وی با لژ ترقی است و زمانی که در اوایل سال 1880م این لژ موقتا احیا شد،علاوه بر اکثریت اعضای یهودی-یونانی،هسته کوچک ترکی-ایرانی نیز وجود داشت که از پنج یا شش نفر تشکیل شده بود و شامل میرزا محسنخان و شاید دیگر اعضای سفارت ایران میشد.
5آنچه درباره میرزا محسن پذیرفته میشود این واقعیت است که تعهدو وفاداری وی در انجام فعالیتهای ماسونی در دورههای بعدی نیز ادامه داشت،چنانکه بعد از بازگشت به تهران وی از جمله شخصیتهای فراماسونی بود که درگیر،فعالیتهای سیاسی شد.
1اما مشخص نیست که میرزا محسنخان مستقیما در عضویتاین دو دخیل بوده یا خیر؟ درباره میرزا محسنخان،حقیقت این است که وی در سالهای پس از ریاست اسکالیری، در عضویت دیگر ایرانیان در لژ ترقی،مؤثر بوده است،از جمله این ایرانیان،ابوالحسن میرزا شیخ الرئیس،شاهزاده قاجار بود که در پی نارضایتیاش از حکومت قاجار،در سال 1886م برای ترویج اندیشه اتحاد اسلام در سایه حمایت سلطان عبدالحمید به استانبول آمده بود."