چکیده:
یکی از مسائل و دغدغههای جاری در تاریخ معاصر ایران،فهم مواضع و رویکرد ایالات متحده امریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت ایران است؛به بیان دیگر در کشاکش تعارضات و تخاصمات ایران و انگلیس،ایالات متحده چه مواضعی اتخاذ نمود و رویکرد سیاست ایالات متحده در این مقطع چه تحولاتی داشت؟ اهمیت این پرسش به این دلیل است که بسیاری از تحولات بعدی در جامعه ایران متأثر از این مسئله بوده است.
پروفسور مارک جی.گازیوروسکی تلاش کرده است تا در این مقاله،سیاست ایالات متحده را در ارتباط با ملی شدن صنعت نفت ایران بررسی کند.تمرکز اصلی این مقاله،عمدتا بر ملاحظات استراتژیکی است که به تغییر سیاستهای رسمی ایالات متحده از سیاست حمایت از مصدق به تلاش برای سرنگونی و براندازی حکومت او منجر شد.نویسنده برای جلوگیری از تکرار و دوبارهگویی،جزئیات و حواشی این جریان را شرح نمیدهد،بلکه با نگاهی کاملا هدفمند میکوشد تا چگونگی تحول در سیاستهای ایالات متحده را در سه مرحله حمایت،میانجیگری و تلاش برای براندازی حکومت مصدق بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"به دلیل ضرورت4حفظ اتحاد در زمان جنگ،ایالات متحده ابتدا برای جلوگیری از این اقداماتتلاشی نکرد،اما هنگامی که جنگ جهانی دوم در سال 1324/1945م پایان یافت،موضع شوروی درباره ایران بسیار مخاطرهآمیز5شد و در کنار سایر اقداماتی که[برای بسط نفوذ]درمناطق دیگر جهان انجام میداد،اقداماتی را در ایران صورت داد.
lebeR به دلیل ناتوانی در جلوگیری از این اقدامات،تلاش کرد تا حمایت ایالات متحده و بریتانیا را جلب کند و برای متقاعد کردن شوروی به عقبنشینی،شکایت خود را به سازمان ملل ارائه نمود.
گرچه این تلاشها برای کمک به برقراری بازار جهانی نفت انجام میشد،اما همچنین بر تحریم نفت نیز فشاری مضاعف داشت و بنابراین به صورتی پیش بینی نشده به تضعیف اقتصاد ایران و از دست رفتن حمایت مردمی از مصدق کمک کرد.
p ,2591 ,51 tsuguA ,semiT kroY weN ;81 eton ni detic ",noitautiS lanretnI" ;)ORP(83689/173/OF 2591 ,21 rebmetpeS" ,2591 rof ymrA naisreP no tropeR launnA در دوره اول حکومت مصدق،زاهدی مدت کوتاهی وزیر کشور بود و تا جولای 1952 از جبهه ملی حمایت میکرد و هنگامی که حزب توده،فعالیتهای خود را از سرگرفته بود و روحیه همراهی در نیروهای نظامی به طور آشکاری از وی جدا شده بود،در صف مخالفان قرار گرفته بود.
3حکومت آیزنهاور در کمکهای نظامی و اقتصادی به عنوان پیامد استراتژی جدید جهانی، ایالات متحده را از اروپا به سمت جهان سوم جهت دهی نمود و[در نتیجه]سطحی از اتحاد دفاعی پیرامون اتحاد شوروی و چین ایجاد کرد و عمدتا بهرهگیری از سیا را در انجام اقدامات مخفیانه افزایش داد."