چکیده:
این مقاله به ماهیت و وظایف واسطههای مالی میپردازد. برای این منظور، ابتدا مسئله اطلاعات نامتقارن و مشکلات ناشی از آن به صورت «انتخاب بد» و «خطر اخلاقی»در واگذاری وجوه پسانداز کنندگان به بنگاهها مورد بحث قرار میگیرد. سپس نشان داده میشود که واسطههای مالی با تجهیز پساندازها، تخصیص آنها، نظارت، کاهش ریسک نقدینگی و تسهیل مبادلات میتوانند مشکلات فوق را برطرف نمایند و رشد اقتصادی را به ارمغان آورند.
خلاصه ماشینی:
"برای این منظور، ابتدا مسئله اطلاعات نامتقارن و مشکلات ناشی از آن به صورت «انتخاب بد» و «خطر اخلاقی»در واگذاری وجوه پسانداز کنندگان به بنگاهها مورد بحث قرار میگیرد.
سؤال اول اینکه آیا کسانی که وجوه به آنها واگذار میشود، واقعا سرمایهگذار هستند؟ گاهی سؤال به این صورت مطرح میشود که آیا طرح مورد نظر طرح خوبی است یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا انتخاب ما، در مورد فرد سرمایهگذار یا طرح درست است یا خیر؟ در واقع، با مسئله «انتخاب بد» مواجه هستیم.
مسئله دوم این است که با فرض انتخاب درست در مورد سرمایهگذار یا طرح،آیا کارفرما (وامگیرنده) مقدار تولید را به درستی اظهار میکند یا خیر؟ از آنجا که پاداش به پساندازکنندگان براساس مقدار تولید اظهار شده صورت میگیرد، دانستن مقدار واقعی تولید اهمیت زیادی دارد.
بنابراین، وجود واسطههای مالی از طریق انتخاب طرحهای خوب موجب ابداع و نوآوری میشود؛ یعنی با منابع معین مقدار تولید یا رفاه جامعه افزایش مییابد، پس، واسطههای مالی میتوانند زمینه رشد اقتصادی را فراهم نمایند.
حال سؤال این است که چه کسی بر ناظر (واسطه مالی) نظارت میکند، چگونه میتوان مطمئن بود که بانک طرحهای خوب را انتخاب کرده و قرارداد مناسبی با کارفرما بسته است.
یعنی وقتی تعداد بسیار زیادی سرمایهگذار (وامگیرنده) وجود دارد، اگر در انتخاب طرحها اشتباهاتی صورت گیرد و مثلا به 10 درصد از طرحهای بد وام داده شود، ضرر حاصله از این گروه در سود حاصله از 90% طرحهای دیگر حل میشود و بانک در مجموع سود مثبتی را بدست میآورد که معمولا کمتر از نرخ سود وعده داده شده نیست."