چکیده:
: دیدگاههای اسلام در زمینه مسائل حقوق بینالملل، علیرغم برجستگی آن در سیرة عملی پیامبر اکرم (ص) و سابقة تاریخی آن در تدوین این بخش از فقه به عنوان رفتار سیاسی پیامبر(ص) در کتب سیره متأسفانه به صورت کمرنگی در متون عمدة فقهی در لابهلای مسائل دیگر مطرح گردیده و در نتیجه از نیاز زمان و تحولات علمی و تاریخی فقه به دور مانده است. آنچه بیش از هر چیز، این بحث را ضروری مینمایاند، آثار مهم فقهی است که بر عنوان دارالاسلام و دارالکفر بار میشود. واضح است که این آثار، تنها در صورت روشن کردن این واژگان موضوعیت پیدا میکند. لذا نگارنده در این مقاله سعی دارد به بیان قاعده و قانونی برای شناخت دارالاسلام و دارالکفر و تمایز بین آن دو از دیدگاه فقهای عظام بپردازد. همچنین بیان کند که اسلام چگونه میتواند با دارا بودن آرمان جهانگرایی، خود را با مرزبندیهای بینالمللی و تقسیمهای رسمی کشورها هماهنگ کند. افزون بر آن، مفهوم دارالاسلام را با توجه به مرزبندیهای جدید و بوجود آمدن کشورهای گوناگون اسلامی در زمان حاضر مشخص نماید و ضرورت رویکردهای جدید بینالمللی در نظام سیاسی کشورهای اسلامی و نزدیکی هر چه بیشتر این کشورها با یکدیگر را براساس نظام حقوق بینالملل حاکم بر جهان، با توجه به اندیشة والای حضرت امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی ایران بیان کند.
خلاصه ماشینی:
"1ـ به لحاظ احکام و آثار به لحاظ احکام و آثاری که عنوان دارالحرب دارد، بدون آنکه به سابقه آن توجه کنیم این آثار را میتوان تحت عناوین زیر مورد بررسی قرار داد: الف) از نظر صلح و جنگ و قراردادهای سیاسی، زیرا بنا به تعریف گذشته کلیه دارها جز دارالاسلام قلمرو دارالحرب میباشد، با این تفاوت که روابط قسمتهایی از دارالحرب با دارالاسلام صلحآمیز (دارالعهد) و بخشی دیگر بیطرفانه (دارالحیاد) و بخشی نیز خصمانه است که گاه موجب دفاع مشروع از طرف دارالاسلام و گاه موجب جهاد و احیانا مستلزم هدنه است.
اسلام زیربنای موضوع حقوق بینالملل به طور معمول روابط بینالمللی در زمینة صلح و جنگ را به عنوان موضوع اصلی حقوق بینالملل ذکر میکنند، اما برخلاف آنچه حقوقدانان غربی مدعی شدهاند، هیچکدام مبتکر و پدر این رشتة حقوقی نیستند و فقه اسلامی با سابقة 14 قرن، مباحث مدون و منقحی را در زمینه مسائل صلح و جنگ و آثار آن دو ارائه داده و قواعد مربوط به روابط دوستانه وخصمانه را در بین دولتها و نیز در مقیاس جهانی مطرح نموده است.
بپردازند؟ به بیان مختصر، آیا بر مرزبندیهای نوین در دارالاسلام، احکام و آثار فقهی بار میشود یا خیر؟ بعضی به گونة روشن نگاهداشت قوانین مربوط به مرزبندیهای داخلی جهان اسلام را برای مسلمانان لازم ندانستهاند و گفتهاند حدود جغرافیایی که در شهرها و کشورهای اسلامی برقرار شده است، هیچگونه ارزشی ندارد."