چکیده:
یکی از لوازم و ارکانهای حیاتی هرجنگ،تأمین نیرو و بسیج نیروی انسانی است که از دیرباز مورد توجه همهء جوامع و ملل بوده است.بدیهی است هریک از جوامع برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی و نیز تأمین امنیت،و گاهی نیز برای گسترش و توسعهء سلطه نظامی و سیاسی خود،نیازمند تأمین نیروهای لازم هستند که شیوهها و نوع آن در هریک از جوامع متفاوت و مختلف است.هنگام ظهور اسلام و تشکیل حکومت پیامبر اسلام(ص)در مدینه،قوام و دوام حکومت نوپای اسلام، مستلزم برخورداری از یک نیروی انسانی برای مقابله با تهدیدها و دفع تجاوزات بود. لذا آیاتی بر پیامبر اسلام(ص)نازل شد که ان حضرت را مأمور میکرد مسلمانان را برای نبرد علیه دشمنان بسیج کند.این بسیج در ابتدا به صورتی داوطلبانه و برای کسب فیض و ثواب شرکت در جهاد،به طور جزئی و عمومی انجام میشد.اما در عصر پس از پیامبر اسلام(ص)،به علت توسعه مرزها و گسترش فتوحات،تأمین نیروی انسانی،صرفا نمیتوانست به نیروهای دواطلب محدود باشد،لذا قوانین و مقرراتی وضع شد تا بخشی از مردم به هنگام جنگ،به سپاه بپیوندند و بسیج شوند،و برخی نیز به عنوان نیروی ثابت نظامی در خدمت حکومت قرار گیرند.در ابتدای عصر اموی،بسیج نیرو به صورت اجباری انجام میگرفت و بازماندگان از آن،به شدت مجازات میشدند. این اقدام در کنار حضور داوطلبانهء نیروی مردمی در جنگها بود تا حکومت بتواند نیروی انسانی مورد نیاز را برای جنگ فراهم کند. ما در این نوشتار،ضمن بیان اهمیت بسیج از دیدگاه اسلام،نحوه شکلگیری و سیر تحول و تطور آن در طول دوران پیامبر اسلام(ص)و خلفای راشدین و سپس اموی و عباسی خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
"در عصر اسلام و دوران رسول خدا(ص)همواره بسیج به عنوان یک وظیفهء همگامی برای انجام و تحقیق جهاد مورد توجه مسلمانان بود و آنان از روی میل و رغبت(مطوعه)میادرت میورزیدند.
در قرآن کریم به شرایط بسیج برای جنگ و جهاد نیز این گونه اشاره شده است: «انفروا خفافا وثقالا و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل الله ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون».
او در آنان نامه به فرماندهان اعزامی به عراق و شام خواسته است کسی را اجبار نکنند که با آن همراه شود و اگر کسی به خواهد باز گردد اجازهء بازگشت دهند،85 در آغاز دوران خلیفهء دوم این روش به همین منوال ادامه یافت و در این دوران باز هم مسلمانان چون گذشته،پایبند به اصول و ارزشهای اسلامی،ازجمله جهاد و شهادت بودند و خود را ملزم به حضور در جهاد دانسته و سرپیچی از آن را بزرگترین گناه میشمردند؛اگرچه کمکم انگیزههای دیگری مانند امید به کسب غنایم،اموال و زمینهای حاصلخیز در کنار انگیزههای دینی و الهی مطرح شد،که میتوانست میزان داوطلبان را ثابت نگه دارد یا حتی افزایش دهد.
این شیوهء بسیج عمدتا در عصر پیامبر اسلام(ص)وجود داشت و کسی برای حضور در جنگ مجبور نمیشد اما در دوران خلیفهء دوم که عصر فتوح است و میدان نبرد بسیار وسیع و گستردهشده و از مرزهای عربستان فراتر رفته و علاوه بر آن نیروهای جدیدی نیز به اسلام گرویده بودند،لذا خلیفه را بر آن داشت تا به مقدار مورد نیاز،به بسیج نیرو حتی به اجبار و زور بپردازد و ارتشی ثابت پدید آورد."