چکیده:
ایلها و رابطه با روستاها و به شناخت و طبقهبندی و تیپولوژی روستاهای منطقه دشت آزادگان و رفتارهای اجتماعی سکنه آن قبل از جنگ را مکمل ساخته و ویژگیهای ساختار اجتماعی مزبور را قبل از«پدیده وقوع جنگ»و یا«پدیده بازسازی»بیان مینماید.در این تحقیق اثرات«پدیده جنگ»و«پدیده بازسازی»بر روی«ساختار اجتماعی»مردم منطقه قبل از جنگ بر اساس چارچوب نظری کارکردگرایانه تحولی نشان داده خواهد شد.این امر نشاندهنده این است که چگونه با وقوع این دو پدیده پایگاههای اجتماعی،ارزشهای اجتماعی،نقشهای اجتماعی،رفتارها،آداب و رسوم،هنجارهای اجتماعی و مسایل روانی ناشی از این ساختار قبل از جنگ و بازسازی به پایگاهها،ارزشها،رفتارها،هنجارها و نقشهای اجتماعی دیگر بعد از جنگ،تحول مییابد.این تحقیق،از طریق این بررسی سعی کرده است که اثر واقعی «پدیده جنگ»و گروههای بازسازی کننده را به عنوان«متغیر وابسته»نشان بدهد.و از راههای مختلف تجزیه و تحلیل و تفسیر وقایع و شرح رویدادها و...اثرات مختلف «جنگ و بازسازی»را در دگرگونی«نظام اجتماعی منطقه دشت آزادگان»را نشان دهد. پژوهش مزبور در یک منطقه نسبتا بزرگ(با مساحات تقریبی 10 هزار کیلومتر مربع) و بصورت تحقیق میدانی صورت گرفته است. این طرح تحقیق در جستجوی پارامترها و عواملی است که به دگرگونی اجتماعی2در منطقهء دشت آزادگان(به دلیل وقوع جنگ و پدیده بازسازی آن)ثر گذاشته است.هم چنین به جستجوی سیاستهای گذشتهای که به دگرگونی نظام اجتماعی سکنه آن منجر شده بود،نیز میپردازد.یعنی:شامل الف)سیاستهای گذشته اسکان قبایل در منطقه،ب)سیاستهای تثبیت مرزها که به یکجانشینی روستاییان عرب زبان این منطقه منجر گردیده،ج)سیاستهای تداوم اسکان و اشاعه فرهنگ ناشی از آنکه منجر به رشد کشاورزی در اطراف حمیدیه و یزد نو و غیره در این منطقه گردیده بود،میگردد که نتیجه همه سیاستهای فوق الذکر«مناسبات اجتماعی قبیلهای»آنان را دگرگون نموده بود.همچنین نظم اجتماعی روستایی، قبیلهای خاصی را در میان اقوام مختلف آن از جمله:بنی طرف،بنی سواری، بنی صالح،بنی لامه،مزرعه شرینات و خضرج در 173 روستا و سکنه چندین شهر منطقه دشت آزادگان متعلق به این اقوام از جمله شهرهای سوسنگرد،بستان،حمیدیه، هویزه،رفیع،قبل از جنگ بوجود آورده بود.هرروستا یا محله به تیره و ایل خاصی تعلق دارد و دلایلی که منجر به تقسیمات کشوری شده است را بیان مینماید.توزیع
خلاصه ماشینی:
"در این راه سعی کردیم دریابیم آیا،سیستم رفتارهای خانوادگی،گرایشهای شغلی،فرهنگی و تولیدی مزبور از نظر گرایش به بازگشت به منطقه خود بعد از جنگ و گرایش به زندگی با خویشان در روستای خود و یا گرایش به نخبگان سنتی جامعه خود(یعنی شیوخ عرب)و گرایش به شیوه زندگی اقتصادی و نظام قضایی خود و یا شیوه سکونت در روستا و شکل مسکن و نوع خانه و غیره که در نظام اجتماعی گذشته آنان به شکل خاصی بوده؛آیا بعد از جنگ و بازسازی هم تفاوت معنیداری را داشته است؟بدین ترتیب میتوانیم از راه آزمون مزبور،فرضیههای مربوط به دگرگونی خود را با روشهای دقیق کمی همراه سازیم و از راه تجزیه و تحلیل آماری نشان دهیم که شواهد و نتایج مشاهده شده در منطقه آیا با نتایج مورد انتظار در فرضیه ارائه شده انحراف اساسی دارد؟ محدودیتهای پژوهش: وسعت منطقه مورد مطالعه و قرار داشتن آن در شرایط جنگی و آوارگی بخش عظیمی از جمعیت آن،خود محدودیتهایی را به همراه داشت که تواناییهای تبیین و تفسیر،یافتههای آماری ما را با محدودیت روبرو میساخت.
سپس نحوه استقرار این نظام اجتماعی و خرده نظامهای آنرا در منطقه مزبور از طریق جستجوی نشانهها،دلایل حملات،عقاید و ارزشهای منعکس شونده جستجو کرده و روابط اجتماعی موجود در این نظام اجتماعی و خرده سیستمهای آنرا و نحوه انعکاس در رفتارهای اجتماعی آنان و رفتارهای همبستگی قومی آنان را شناسایی کرده و در مرحله بعد پرسش درباره علل تغییر رفتار آنان در حینآوارگی و مهاجرتهای طولانی ایام جنگ که منجر به اتخاذ شغل جدید،محل سکونت جدید،و نحوه استفاده از ابزار کار جدید و غیره بود و سپس عوامل این دگرگونی در رفتار آنان از جمله تغییر روحیه،شغل،تفکر و فرهنگ آنان را بعد از بازگشت به منطقه خود و از طریق جستجوی«اثرات عمل»و«تنوع عمل»و گوناگونی عمل گردهمایی مربوط به بازسازی که جهت کمک به آنها از مناطق مختلف ایران و با فرهنگهای مختلف آمده بودند را بررسی نمودیم."