چکیده:
آسیب شناسی اجتماعی با مطالعه کجرویهای جامعه و با تأمل در ساختار و سمت و سوی گرایش های افراد، سعی مینماید با الگوهای نظری خاصی به تبیین عوامل اجتماعی انحرافات دست یابد. این تلاش هر چند بعضا مقرون به نتیجه بوده اما تفاوت در مایههای نظری شناخت انسان و جامعه سبب تمایز در افق دید نظریه پردازان شده و ظرفیت بهره گیری از آنها را کاسته است. جامعه اسلامی که هویت خود را در راستای مبانی خاصی شکل میدهد نیازمند تحلیلی قرآنی از انحرافات اجتماعی است. این تحلیل از یک سو نیازمند تعریف عناصر محوری از قبیل عقائد، ارزشها، هنجارها و کجرویها است و ازسوی دیگر جهت تعمیم و گسترش نگرش خود بر اصول و مبانی خاصی تکیه مینماید.
خلاصه ماشینی:
"البته در حال حاضر نارسایی بسیاری از نظریههای مربوط به آسیب شناسی اجتماعی از یک سو و نسبیتی که در قلمرو ارزشها و هنجارهای جوامع مختلف وجود دارد، از سوی دیگر، تلقی یکسان را از کجروی سلب کرده است، لذا ضرورت بازگشت به مبانی فرهنگ خودی و زیر ساختهای آن، محققین جامعه اسلامی را وادار میکند تا از سرچشمه زلال و بیکران معارف وحیانی بهره گیرند و قرآن را که کتاب زندگانی است از مهجوریت خارج نمایند و آن را کانون توجهات علمی و عملی خود قرار دهند.
مبانی نظری آسیب شناسی از منظر قرآن کریم ارزشهای توحیدی آسیب شناسی اجتماعی بر این پیش فرض مبتنی است که بین جامعه و ارگانیسم زیستی شباهتی وجود دارد، یعنی همانطوری که ارگانیسم در فرآیند رشد و تحولات خود ممکن است به انواع بیماریها، عوارض آسیبی و اختلالات مبتلا شود، جامعه هم از چنین خصوصیتی برخوردار است، 132 لذا از سلامت و بیماری یک ارگانیسم وقتی میتوان سخن گفت که جایگاه و خصوصیات آن شناخته شود و حالات طبیعی آن از حالات غیرطبیعی بازشناخته شود، آنگاه علل و زمینههای بروز بیماری و راه درمان آنها جستجو گردد.
مثلا اگر از یک فیلسوف اخلاقی یا عالم دینی سؤال شود که آیا برای بشر آرمان و ایده واحد و باید و نباید مشترکی وجود دارد، وی بر اساس مبانی خاص خود در انسان شناسی و هستی شناسی، قائل به عدم نسبیت شده و بشریت را مشمول آرمان و ایده واحدی میداند، حتی فیلسوف دیگری که قائل به نسبیت فرهنگی و ارزشی میباشد، در پاسخ به این سؤال، باز به اعتبار تأملات نظری و فلسفی، نظر خود را ارائه میدهد، نه به استناد وجود تنوع و تکثر ارزشی در جوامع موجود انسانی؛ بخلاف یک جامعه شناس که زاویه نگرش او به قلمرو موجود حیات انسانی است."