چکیده:
مطالبات زنان مبتنی بر نیازهای طبیعی و فطری آنان است که به خواسته تبدیل شده و شارع مقدس اگر مصلحت تشخیص دهد،مورد تأیید قرار داده و آنگاه است که حقوق زنان شکل میگیرد که باید صیانت شود.در زمان حکومت پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) زنان باجرأت مطالبات خود را طرح میکردند و پیامبر واکنش مناسب نشان میداد. همچنین با توجه به سابق تضییع حقوق زنان در زمان پیش از اسلام مخالفتهایی با احیاء حقوق آنان به عمل میآمد که رسول خدا به شکل نظری و عملی به مبارزه و برخورد و اقناع آنان میپرداخت.هدف حکومت نبوی از احیای مطالبات و حقوق زنان به کمال و سعادت رساندن آنان بود و لذا پیامبر در مقابل حقوق،حدودی را هم تعیین میفرمود تا به دور از افراط و تفریط به کمال جامعه انسانی کمک کند. بنابراین نوع طرح مسائل و مطالبات زنان و نحوهء تأمین آنها در حکومت نبوی به شکل معتدل و جامع میتواند الگویی برای حکومت اسلامی در عصر حاضر و تمام اعصار و قرون باشد.
Women’s demands are based on their natural needs and the Holly Lawgiver prudently admitted them. Thus، women’s rights forms and must be protected. At the time of the Prophet’s government، women fearlessly proposed their demands، enjoying the Prophet’s appropriate reaction. Since women’s rights were ignored in the pre-Islamic age، revival of their rights faced with disagreements in the Islamic age. In such circumstances، the Prophet theoretically and practically resisted against and tried to persuade the opponents. The goal behind the Prophet’s revival of women’s rights was to help them achieve bliss and perfection. Thus، the Prophet، in return for the demands، determined some limitations، too، to help human society attain to perfection without extremisms. As a result، the ways in which women’s demands were proposed and the ways these demands were fulfilled in the Prophet’s government can be a model for Islamic government at the present time and in the future.
خلاصه ماشینی:
"طبق دو شأن نزول فوق زنان پیامبر در طرح مسائل و مطالبات خود کاملا آزاد بودهاند و حتی با پیامبر مشاجره میکردند،از او غضبناک میشدند و سهمخواهی و زیادهخواهی داشتند و رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم)را مجبور به انزوا و کنارهگیری میکردند و پیامبر به آنها خشونت نمیکرد(برخلاف عمر خلیفه دوم)،تا خداوند با آیات تخییر آنها را بین اختیار خدا و رسول و آخرت و اختیار دنیا و آزادی و طلاق مخیر و آزاد گذاشت و آنها از این میان آزادانه خدا و رسول و آخرت را اختیار کردند.
این سند افتخار است که برای ماندگاری آن نه تنها یک آیه بلکه یک سوره مستقل به نام آن ثبت میشود تا نشان دهد رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم)دیکتاتور نیست، زنان در محضر او حاضر میشوند،مجادله میکنند،نمیپذیرد،اصرار میکنند و در نهایت دستگاه وحیانی حق را به زن میدهد.
آری این فضایی است که زنان در مقابل شخص اول حکومت و دین از عزت و کرامت بهرهمند بودند و از اظهار مطالبات به حق یا ناحق خود ابایی نداشتند و رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم) هم بدون خشونت واکنش وحیانی و عقلانی لازم را نشان میداد.
در حالی که بعضی آیات قرآن با ضمیر مذکر مرد و زن را با هم اشاره میکند،در این آیه صریحا«ذکر و انثی»آمده تا تفهیم شود که در منشور حیوة طیبه که جامعه فاضله مدنی است،زن و مرد دوشادوش هم شرکت و سهم دارند و این یک فرصت و ظرفیت اجتماعی و فعال است که برای زنان در عصر پیامبر اعظم(صلی الله علیه و اله و سلم) ایجاد شد."