چکیده:
علم نجوم، دانشی مبتنی بر قواعد تجربی و ریاضی است که در طول تاریخ با خرافه و گمانه زنی های غیر علمی همراه گشته است.مخالفت روایات نیز متوجه همین بخش نیز علمی آن است، بنابراین هیچ دلیلی بر حرمت بهره مندی از این دانش در راستای خبر دادن از حوادث فلکی همچون خسوف و کسوف که مبتنی بر قواعد علمی است، وجود ندارد، بلکه اگر کسی اعتقاد به تاثیر اوضاع فکلی برحوادث زمینی داشته باشد و یا آنها را کاشف از پدیده های زمینی بداند و در عین حال تاثیر و کشف آنها را مستقل از اراده الهی نشمارد، کافر شمرده نمی شود، ولی اگر حوادث فلکی را بدون اراده قاهر الهی مؤثر در پدیده های زمینی بداند، در کفر او تردیدی نیست واگر اراده خداوند را برتر از تاثیر این علل دانسته ولی با قطعیت از حوادث آینده پیش گویی کند بگونه ای که با تعالیم دینی همچون تاثیردعا و صدقه منافات داشته باشد، مرتکب فعل حرام شده است. کیهان شناسی یا علم هیئت و یا ستاره شناسی از علوم کهن و دارای پیشینه ای تاریخی است و آثار و نشانه های علاقه ملل قدیم به این علم را می توان در تاریخ بازیافت. کیهان شناسی همانند علومی که مبتنی بر معادلات ریاضی و اعداد و قواعد خاص آنهاست از محدوده خود، فراتر نرفته. با این حال،عناصری غریب و خارج از حیطه علم به آن راه یافته و این امر باعث آمیختگی اش با حدسیات و گمانه زنی های غیر علمی و غیب گویی ها گردیده و آن را بیشتر به فال گیری و خرافه گویی نزدیک کرده است، همانند اخبار غیب از راه دقت در اوضاع ستارگان دراوقات معین. همچنین با پاره ای اعتقادات باطل که در قلمرو این دانش نیستند آمیخته است، از قبیل اینکه افلاک و ستارگان خالق هستی اند یا به صورت استقلالی و یا به به شراکت با خداوند تبارک و تعالی در آن مؤثرند
خلاصه ماشینی:
البته این گونه خبردهی در صورتی جایز است کهبه گونه ظنی و مستند به تجربههای حاصل شده یا نقل شده در وقوع حادثهای به اراده خدا در وضع خاص فلکی باشد، بدون این کهمعتقد به رابطه علیت بین آن دو باشد، بلکه در صورت عدم اعتقاد به سببیت افلاک در پیدایش حوادث و استناد به تجربه قطعی، جایزاست به گونه قطعی نیز از وقوع حوادث خبر داد؛ زیرا شخصی که مثلا به تجربه دریافته است که هرگاه سگ او از پشت بام به داخلخانه آید، در آن شب باران خواهد بارید، میتواند به استناد به این تجربه به طور یقین به بارش باران در آن شب حکم کند...
شیخ انصاری میگوید: [ظاهر کلمات بسیاری از فقهای پیشین آن است که این اعتقاد هم کفر است]، سپس بر آن چنین اشکال میکند: شهید اول در کتاب قواعد گفته است: [اعتقاد به استناد افعال به کواکب ـ همانند استناد سوزاندن به آتش ـ بدین معنی که عادت خداوندمتعال بر این رفته که هرگاه ستارگان به شکل یا وضع ویژه باشند کاری را که بدیشان نسبت داده میشود، انجام میدهند و ارتباط دادناین مسببات به اجرام آسمانی؛ مانند ربط آثار داروها و غذاها به آنها ربط مجازی و عادی و نه ربط عقلی حقیقی باشد، این اعتقادموجب کفر معتقد نمیشود، ولی خطاست گرچه خطایش از قسم اول کمتر است، زیرا وقوع این آثار از ستارگان همیشگی و زیادنیست.
1 ظاهر سخن شیخ انصاری این است که اعتقاد به تاثیر حرکات فلکی بر حوادث زمینی جایز نیست اگر چه اعتقاد به هیچ یک از سهوجه مذکور مستلزم کفر نباشد؛ زیرا صاحب چنین اعتقادی مشمول روایات تشبیه منجم به کاهن است.