چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال خواندن در دانشآموزان شهرستان شهرضا انجام شد. روش: 1200 نفر دانشآموز پسر و دختر دبستانی که به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی (هر پایه 300 نفر)، انتخاب شده بودند بهکمک آزمون هوشی ریون رنگی کودکان وآزمون تشخیصی سطح خواندن بررسی شدند. دادهها به کمک روشهای آمار توصیفی، آزمون ناپارامتریک، خیدو و آزمون V کرامر تحلیل گردیدند.یافتهها: این بررسی نشان داد که بیشترین میزان شیوع اختلال خواندن در دانشآموزان پسر پایه دوم (8/10%) و کمترین میزان شیوع در دانشآموزان دختر پایه پنجم (8/2%) بوده است. دانشآموزان پسر در پایه دوم روستایی با 3/11% ابتلا به اختلال خواندن بیشترین میزان شیوع و دانشآموزان پنجم دختر شهری با 7/3% کمترین میزان شیوع را داشتند. این ارقام در دانشآموزان پایه دوم 4/10% و در دانشآموزان پایه پنجم، 3/4% بود. میانگین میزان شیوع اختلال خواندن در کل دانشآموزان (شهر و روستا) 8/6% بود. همچنین تفاوت میان شیوع اختلال خواندن در دانشآموزان پسر و دختر، در دانشآموزان شهر و روستا و در پایههای تحصیلی مختلف از نظر آماری معنیدار بود (05/0p< )نتیجهگیری: اختلال خواندن در دانشآموزان پسر بیش از دانشآموزان دختر و در دانشآموزان روستایی بیش ازدانشآموزان شهری است. در مجموع اختلال خواندن در این جامعه شایع است. .
خلاصه ماشینی:
"ضریب همبستگی این خردهآزمون با معدل تحصیلی برای پایه دوم 38/0، برای پایه سوم 63/0 و برای پایه چهارم 74/0 بهدست 1- Child Symptom Inventory2- Gadow 3- Sprafkin2- Woodcock Diagnostic Reading Battery آمد.
بحث یافتههای پژوهش نشان دادند که در پایه دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی بهترتیب 8/10%، 5/9%، 2/8% و 9/6% پسران و 9/5%، 4/4%، 5/3% و 8/2% دختران دارای اختلال خواندن هستند و این یافتهها همسو با یافتههای پژوهش استانویچ و همکاران (1997) میباشد که شیوع اختلال خواندن را در دانشآموزان پسر و دختر بهترتیب 9% و 2/3%، و میزان اختلال خواندن را در پایه دوم دبستان در پسران 4/11% و در دختران7/4%، در پایه سوم دبستان در پسران 8% و در دختران4%، در پایه چهارم در پسران 7/7% و در دختران 8/3% و درپایه پنجم در پسران4% و در دختران 5/2% بهدست آوردند.
چند تبیین احتمالی برای این یافتهها مطرح میشود: نخست آن که، همانگونه که سوانسون و همکاران (2003) گزارش کردهاند، دانشآموزان پایههای اول، دوم و سوم بهدلیل کمبود خزانه واژهها نسبت به پایههای تحصیلی بالاتر، در بیشتر موارد درخواندن دارای مشکل هستند،که با افزایش سن و دریافت آموزش بیشتر کمکم از میان میرود.
پنجم آن که، در رابطه با این یافتهها، به باور سوانسون و همکاران (همانجا) خزانه ناکافی واژگان در دانشآموزان پایه دوم نسبت به پایههای بالاتر تحصیلی بر نبود امکانات مناسب آموزشی افزوده میشود و تفاوت درشیوع اختلال یادگیری را در مقایسه با دبستانهایی که از امکانات آموزشی بهتر برخوردارند، افزایش میدهد."