خلاصه ماشینی:
"نظام بینالملل و جمهوری اسلامی ایران پروفسور سید حسن امین(10) چکیده ساختار موجود نظام بینالملل (World Order) و حتی قواعد و مقررات حاکم بر نظام حقوق بینالملل عمومی )اعم از قواعد عرفی و معاهدهای(، درست برخلاف ابتداییترین اصل نظری حاکم بر روابط بینالملل )یعنی برابری مطلق کشورها(، در عمل نشاندهنده این واقعیت است که تنها معدودی از دولتهای بزرگ جهان بهمثابه قدرتهای مرکز (Core) هستند و اکثریت کشورهای جهان تنها بهمثابه قدرتهای حاشیهای یا پیرامون (Periphery) در نظام بینالملل مشارکت دارند.
بهرغم چنین تضاد غیرقابل انکاری، در مرحله عمل، هم نظام بینالملل براساس قواعد موجود حقوق بینالملل عمومی، محکوم به شناسایی دولت جمهوری اسلامی ایران بود و هم ایران همچون هر کشور دیگر، نمیتوانست تنها به نظریههای ذهنی و باورهای دینی خود اکتفا کند، بلکه خواه ناخواه باید به وجود واقعیتهای عینی نظم سیاسی بینالمللی که با آن روبهرو بود، اعتراف کند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به تمام مسائل بشری )اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فردی و خانوادگی( از منظر دین مینگرد و لذا با چنین پیشینه ذهنی دینی از یکسو و تجارب ملت مسلمان و انقلابی ایران از نظام بینالملل حاکم در عصر امپراتوریها و بعد از آن، در عصر جنگ سرد از سوی دیگر، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی کشور را با در نظر گرفتن سلسلهمراتبی خاص، در وهله نخست مبتنی بر قواعد و موازین دین اسلام و ثانیا بر همبستگی با »مستضعفان جهان« در برابر مستکبران جهان که همان دولتهای مسلط بر نظام موجود بینالملل باشند، اعلام میکند و میگوید: »تنظیم سیاست خارجی کشور، براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان« است."