چکیده:
با توجه به طرح مجدد موضوع شر توسط فیلسوفان جدید بویژه فیلسوفان دین و تفسیرهای متفاوتی که از سوی فیلسوفان الهی و متکلمان در شرق و غرب، در گذشته و حال از آن شده و نقدهایی که بر بسیاری از آن تفسیرها وارد شدهاست، مناسبت دارد که دیدگاه قرآن را در این زمینه جویا شویم. نگارنده در این مقاله با تفکر و تعمق در آیات کریمه الهی برای تحلیل مسأله شر تلاش تازهای را معمول ساختهاست تا به کمک قرآن که تبیان کل شیء است، برای بسیاری از اموری که شر نامیده میشود، پاسخ مناسب عرضه کند.
خلاصه ماشینی:
"شرط مختار بودن او این است که قدرت بر شر و گناه داشتهباشد؛ با وجود این از آنها نخواستهاست که اختیارشان را در راه شر استفاده کنند؛ بلکه همواره از آنان خواستهاست، خیرات را گزینش نمایند و برای این منظور پیامبران را با آیات بینات و بشارتها و تنذیرها فرستادهاست تا گزینش خیر را برای او آسان گرداند و او را از انتخاب شرور برحذر دارد؛ حتی او را به بلاها گرفتار میکند تا از خواب غفلت بیدار گرداند و به راه حق باز آورد؛ اما اگر انسان از اختیار خودش سوء استفاده کرد و ارادهاش رادر جهت شرور اخلاقی به کار گرفت، خدا او را مسلوب الاراده نمیکند و قدرت را از او باز نمیستاند که اگر چنین کند دیگر انسان، انسان نخواهد بود و گزینشهای او در امور خیر و حسن هم شایسته تکریم نیست؛ پس گزینشگری و مختار بودن ذاتی انسان و جبلی خلقت اوست؛ در عین حال خداوند راهنما میفرستد و از این طریق به انسان راه را نشان میدهد تا آگاهانه خود شاکری و حقپذیری یا کافری و گمراهی را برگزیند(90).
آنهایی که هدف حیات را دستیابی به آسایش و آرامش و لذتجویی هر چه بیشتر این دنیای عاجل میدانند، طبیعی است که هر امری را که موجب از دست رفتن اینها و ایجاد رنج و درد باشد، شر میدانند؛ اما کسانی که هستی را به چند صباح دنیا محدود نمیدانند و هدف حیات را خوشیهای عاجل نمیدانند و به عالم وسیعتر آجل و حیاتی برتر میاندیشند و رضا و رضوان الهی را میخواهند و قلبشان در لذت وصال محبوب سرمدیشان پر میزند، حاضرند همه این رنجها را به جان بخرند و این امور را نه تنها شر نمیدانند؛ بلکه خیر و جمیل میدانند؛ چنان که امیر مؤمنان انسش را به مرگ از انسی که نوزادان به پستان مادرانشان دارند، بیشتر میداند(96) و زینب کبری در پاسخ ابن زیاد وقتی از روی سرزنش گفت، خدا با خاندان حسین چنین کرد، فرمود: «ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایی ندیدم»."