خلاصه ماشینی:
"در عمل تنها از آغاز دههء جاری،یعنی طی هفت سال گذشته،حداقل سه بار بازپرداخت اصل و بهره بدهیهای مزبور از سوی بدهکاران غیرممکن گردیده است،بار اول در سال 2891 که مکزیک اعلام ورشکستگی کامل نمود و سالهای 4891 و 6891 که کشورهای مقروض جهان بجز موارد استثنایی در مجموع امکان بازپرداخت بدهیهای خود را از دست دادند و بدین ترتیب مسائل و پیچیدگیهای حادی در روابط اقتصادی-سیاسی کشورهای سلطهگر(بهعنوان وامدهندگان)و کشورهای زیر سلطهء جهان(با عنوان بدهکاران) شکل گرفت که از آنها،اگرچه نامناسب بهعنوان بحران بدهیهای جهان سوم نام بردهاند.
طبیعی است که باتوجه به جملهای که چند لحظه قبل بدان اشاره کردیم،بیش از هزار میلیارد دلار بدهی نه مسئله بدهکاران به تنهایی،نه مسئلهء وامدهندگان،بلکه مسئلهای جهانی و به ناچار راه حلی بینالمللی را میطلبد و از همین دریچه است که قبل از هرچیز بررسی آن سؤالات زیر را به ذهن متبادر میسازد که این مطالعه به بررسی آنها اختصاص دارد: -چگونه این حجم انبوه بدهی رویهم انباشته شده است؟ -وامدهندگان اصلی در جهان چه کسانی هستند؟ -بدهکاران بزرگ کدام کشورها هستند؟ -چرا و چگونه بحران بدهیها شکل گرفته و میگیرد؟ -و سرانجام چه راهحل یا راهحلهایی برای مقابلهء قطعی با این بحران وجود دارد؟ * پیدایش بدهی خارجی مرحلهء شروع بدهی خارجی کشورهای در حال توسعه جهان به آغاز بحثهای نظری دربارهء توسعه اقتصادی این کشورها باز میگردد.
در حال حاضر یک سرمایهگذار ممکن است اسناد بدهی خارجی کشوری را در بازارهای جهانی در حدود 07 درصد ارزش رسمی آن،یا ارزش اولیه وام پرداختشده خریداری نماید و یا از آن بدتر برخی از وامهای مزبور با معادل پول داخلی کشور بدهکار معاوضه میشود و این پول اجازه مییابد که در سرمایهگذاری برخی از پروژههای ملی کشور مزبور سرمایهگذاری شود تا بدین ترتیب وابستگی بدهکاران جهان را بیش از پیش عمق بخشد."