چکیده:
نوشته حاضر،ترجمهای است از مقالهای که دکتر درو.سی.گلدنی در سمپوزیوم بینالمللی«اسلام در جنوب شرق آسیا و چین:فرقهها و جرثومههای محلی در امت جهانی»(28 نوامبر-1 دسامبر 2002)در دانشگاه هنگ کنگ ارائه کرده است.
پروفسور دکتر درو.سی.گلدنی استاد انسانشناسی و مطالعات آسیایی دانشگاه هاوایی مانوا،دارای دکترای انسانشناسی اجتماعی از دانشگاه واشنگتن در سیاتل است.وی دوبار به عنوان محقق نمونه انتخاب شده و تحقیقات وسیع و تخصصی درباره چین،آسیای مرکزی و ترکیه داشته و نویسنده کتابهایی از این قبیل است:
1..)1991 , sserp ytisrevinU dravraH( cilbupeR s'elpoeP eht ni msilanoitaN cinhtE:esenihC milsuM
2..)8991 ,ecarB truocraH( ytilanoitaN ytironiM milsuM a fo gnikaM ehT:anihC ni ytitnedl cinhtE
3..)8991 ,sserp ytisreinU drofnatS , rotidE(.S.U eht dna , yekruT , ijuF , aisyalaM , aeroK , anihC , napaJ ni noitaN eht gnitutitsnoC:seitirojaM gnikaM
4.(, tsruH.C , nodnoL(stcejbuS nretlA-bus rehtO dna ,seitironiM , smilsuM:anihC gnitacol siD زیر چاپ
دکتر گلدنی در مقاله حاضر ضمن طرح کلیاتی از سابقه امپراتوریهای ترک و مسلمان در چین به معرفی اقوام گوناگون مسلمان چین پرداخته و با توجه به شرایط تاریخی و تحولات روز،از دیدگاههای فرهنگی، دینی،اقتصادی و سیاسی،میزان همگرایی یا تجزیهطلبی هریک را بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"بدیهی است که این تز(نظریه)میکوشد[یا پیشنهاد میدهد]که همسازی موفقیتآمیز[جماعتهای]مسلمان با جایگاه خود[به عنوان یک]اقلیت در آسیا تا حدی میتواند به مسلمانان دیگر القاکند که اجازه برقراری آشتی میان دستورهای مذهبی فرهنگ اسلامی و فرهنگ میزبان را بدهند،[حال این فرهنگ میزبان]خواه چینی باشد،خواه ژاپنی، خواه کرهای و یا غیره.
در حال حاضر در مقایسه با سال 1949م و پیش از آن،تعداد مساجد بیشتری باز هستند و مسلمانان آزادانه به عزم حج به مکه سفر میکنند و نیز در طول مرزهای چین با همکیشان خود در آسیای مرکزی،خاورمیانه و[حتی]بهطور روزافزونی با جنوب شرقی آسیا به تجارت مشغولاند.
1 eisenodnl ne malsl'L " ,aisA ni yteicoS dna malsl fo seidutS no snoitcelfeR emoS ?derucsbO malsl" ,ffoR mailliW ساختن یا تبیین[مفاهیم]مصالحهای،همچون تلفیق عقاید[دوگانه مسلمانان و چینیان] msirercnyS ،شبیه شدن[با فرهنگ چینیان]و چینی شدن()noitacifiniS که در میان هوییها رایج است،واداشته است.
طریقت جهریه در پی بهکارگیری جایگزینی برای جهانبینی جامعه خود بودند،و این[تفکر]،تهدیدی برای[دولت]چینگ [امپراتوران چینی معاصر با قاجاریه]و نیز برای سایر مسلمانان هویی بود که برچسب«بدعت گذار»(سیجیائو)oaiJ eiX و همچنین تعقیب،توسط دولت چین را برای آنان در برداشت.
در این نمودار،مشاهده میشود که اویغورها در مقایسه با دیگر گروههای مسلمان،در برابر استحاله در جامعه چین پایدارترند،زیرا آنان تنها اقلیت مسلمان در چین هستند که امیال شدید خود را برای یک دولت جداگانه(اویغورستان) بیان میکنند.
این[امر]هم برای آنان سود داشته است و هم زیان،[زیرا]آنان اغلب[در مقایسه با سایر مسلمانان]بیشترین دسترسی به قدرت و منابع[ثروت]را در جامعه چین دارند،اما در عین حال با خطر از میان رفتن هویت خود یا طرد شدن از سوی سایر گروههای مسلمانی در چین روبهرو هستند که آنان را بیشتر شبیه چینیان میبینند تا[آنکه]آنان را پایبند به اسلام[بیابند]."