چکیده:
بشر از آغاز حیات خود مدام در تکاپوی بهبود و پیشرفت وضع زندگی خود در همه عرصهها بوده است.این تلاش در نگاه بشر امروز"توسعه"نامیده میشود.اما تا چند دهه پیش هرگز خود توسعه موضوع خاص معرفتشناسی و یا علمی نبوده است.به تدریج و همراه با پیشرفتهای فکری در نزد متفکران جهانی،توسعه به صورت یک بحث مستقل و مجرد از کارکرد و نتایج خود توجه شد و اصل توسعه موضوعیت یافت.یک یاز جنبههای ویژه مقوله توسعه،مدخلیت آن در همه علوم است.بنابراین همه اندیشمندان در هر زمینه تخصصی و علمی به آن میپردازند.
مراحل تکوینی توسعه که با مسیر تاریخی آن نیز انطباق دارد:بر پایه چهار شکلی اصلی هندسه(نقطه-خط-سطح-حجم)قابل تبیین است.در سیر تحول توسعه هرچه از توسعه نقطهای(آغاز حیات بشر)دور میشویم و به دوره توسعه حجمی(زمان کنونی)نزدیک میشویم؛بعد غیر مادی انسان بیشتر در کانون توسعه قرار میگیرد و انسان از حالت مصرف کننده نتایج توسعه،خارج و خود موضع توسعه میشود.مسیر علوم سیاسی و اجتماعی و تغییر در تعیین شاخصهای توسعه از میزان مصرف کالاها مانند فولاد و شکر به شاخص امید به زندگی و سپس شمارگان کتاب و اخیرا دانایی،نشان میدهد؛شاخصهای توسعه انسانیتر و وجه فرا مادی انسان به عنوان محور حجم توسعه قوام مییابد.
خلاصه ماشینی:
"در سیر تحول توسعه هرچه از توسعه نقطهای(آغاز حیات بشر)دور میشویم و به دوره توسعه حجمی(زمان کنونی)نزدیک میشویم؛بعد غیر مادی انسان بیشتر در کانون توسعه قرار میگیرد و انسان از حالت مصرف کننده نتایج توسعه،خارج و خود موضع توسعه میشود.
به منظور رفع اشکال توسعه حجمی ایستا، این بار انسان در مرکز و محور توسعه قرار گرفت و حجم توسعه حول آن به چرخش درآمدتحرک حجم توسعه،به مفهوم یک جا دیدن انسان،اقتصاد و فن با محوریت ارزشهای انسانی است.
یکی از دلایل عمده تفرق جهانی،کمبود منابع مصرفی و توزیع نامناسب آن در گسترههای سرزمینی است بنابراین هر جامعهای که این منابع را در اختیار دارد؛از استفاده دیگر جوامع(جز در قبال کسب منفعت)جلوگیری مینماید این وضعیت،چالشهای فراوانی را در عرصه اقتصاد،سیاست ایجاد میکند حال آن که پیشبینی میشود؛در اثر یپیشرفتهای شایان علمی-صنتی و گسترش شگفتانگیز دانش فنی،توانایی انسان به حدی برسد که منابع مصرفی تازهای را کشف و به کارگیرد این مانبع که مقید به گستره سرزمینی نیستند و نیز به فراوانی یافت خواهند شد؛گونه نوینی در روابط جوامع را پیش میآورد به گفته دیگر،منابع مصرفی برای جوامع به صورت مشترک و ارزان در دسترس خواهد بود طبیعی است؛در اثر این رخداد،منازعات جوامع به میزان بسیار بالایی کاهش مییابد.
همانطور که حکمای پیشین،عناصر اربعه(خاک-باد- آتش-آب)را منبع چهارگانه حیات میدانستند؛در روزگاران آتی این نظریه به میزان بالایی فعیلت خواهد یافت یعنی انسان با قدرت دانش فنی قادر خواهد بود؛منابع مصرفی خود را به آسانی و ارزانی از خاک(نه صرفا معادن و کشاورزی)هوا،آب و آتش (خورشید)به دست آورد اشتراک در منابع مصرفی،چالشهای کنونی جهان را فروکش و در شکلگیری جامعه جهانی نقش بسزایی خواهد داشت."