چکیده:
با مراجعه به روایات بدست میآید که رسول اکرم(ص)شماری از یاران خود را تشویق
میکرد تا سخنان حضرت را بنویسند، چنان که از برخی صحابه چون ابوذر غفاری، سلمان
فارسی و ابو رافع قبطی به عنوان تدوینگران حدیث در عهد رسول خدا(ص)یاد میشود.با
این حال از همان دوره کسانی کوشیدند تا بنا به دلایلی از نقل و تدوین حدیث نبوی
جلوگیری کنند.مقاله حاضر در صدد است تا تدوین و نقل حدیث را در عصر امویان(40-132
ه.ق)مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"او معتقد است که در اواخر عهد امویان در مناطق مختلف جهان اسلام، شماری از علمای حدیث بودند که از آنان با عنوان«اول من صنف الحدیث»یا«اول من صنف الکتاب»یاد کردهاند(همو، 122)، وی سپس به شمارش نوشتههای حدیثی عصر اموی میپردازد و میگوید: اسپرینگر صد سال پیش اطلاعاتی درباره قدیمترین اشکال تدوین حدیث که «صحیفه»، «جزء»یا«حدیث»نامیده میشد، جمعآوری کرد.
بنابراین نمیتوان اظهار نظر قطعی کرد که حدیث در عصر صحابه و تابعان یعنی پیش از قرن دوم هجری-چنانکه بیاید-تدوین شده است.
در حالی که رسول خدا(ص)فرمود:قیدوا العلم بالکتابة(ابن عبد البر، 1/72)و حتی در آخرین لحظات عمر خود از آنان خواست تا دوات و قلمی حاضر کنند که برایشان چیزی بنویسد که هرگز پس از او گمراه نشوند(طبری، 2/228-229)و نیز شماری از صحابه همچون ابو رافع مولای رسول اکرم(ص)(صدر، تأسیس الشیعه، 280)و عبد الله بن عمرو بن عاص(65 ه)(ابن سعد، 4/262؛7/494)و سعد بن عباده انصاری (15 یا 16 ه)(ترمذی، کتاب الاحکام، باب الیمین مع الشاهد)چنانکه بدست میآید، در عهد رسالت صحیفههایی از احادیث پیغمبر(ص)نوشتند؛سیاست خلفا هرگز اجازه کتاب و تدوین حدیث را نداد.
به هر حال خلفا با این ادعا که بیم آن میرود که کتاب خدای خالق با سخن انسان مخلوق در هم آمیزد یا مردم به جای قرآن، بدان مشغول شوند، چنانکه خلیفه دوم چنین اعتقادی داشت(ابن سعد، 3/287)، نه تنها اجازه کتابت حدیث ندادند بلکه صحیفههایی را که صحابه و تابعان از احادیث رسول خدا(ص)نوشته بودند، آتش زدند."