چکیده:
<P>قرآن کریم ازدواج را عامل کمال مرد و زن، حفظ و طهارت جامعه بشری و بقاء نسل میداند و برای انسان-اعم از زن و مرد-کرامت قائل شده و وجه تمایزی جز تقوا برای انسانها معرفی نمیکند.تشریع قوانین ازدواج و طلاق در قرآن براساس حفظ کرامت انسان و نیز فطرت و طبیعت هر یک از زن و مرد میباشد که این تعالیم نسبت به تعالیم کتاب مقدس جامعتر بوده و مصالح و حقوق زن را بیشتر تأمین میکند.</P>
خلاصه ماشینی:
"»(الروم، 21)تعبیر «لتسکنوا الیها»نه تنها فلسفه ازدواج را مطرح میکند بلکه حکمت خالق را در خلقت هر یک از دو جنس زن و مرد مطرح میکند که این خلقت به نحوی است که هر یک از دو جنس، نیازهای فطری جنس مخالف را اعم از نیازهای روحی، عقلی و جسمی تأمین میکند به گونهای که هر یک از آن دو در کنار دیگری به راحت و اطمینان و استقرار دست مییابد و امتزاجی اینگونه به ایجاد حیات جدیدی در نسل جدید منتهی میشود(سید قطب، 5/2763) قرآن کریم به توالد که ثمره ازدواج است جهت الهی بخشیده«و میفرماید:«نساؤکم حرث لکم فأتوا حرثکم انی شئتم و قدموا لانفسکم و اتقوا الله و اعلموا أنکم ملاقوه و بشر المؤمنین(البقره، 223) آیه شریفه، زن و مرد را دو رکن اساسی از ارکان کمال انسانی معرفی میکند و عبارت«قدموا لانفسکم»همه آنچه را از طریق ازدواج و تولید نسل ایجاد میشود، به عنوان ذخیره انسان معرفی میکند و این بدان معنی است که بایستی هدف از ازدواج و توالد و بالتبع ابقاء نسل بشر، بقای دین الهی و حکومت توحید باشد (المیزان، 2/381)عبارت«و اتقو الله»که فرمان میدهد در امر ازدواج تقوای الهی مراعات شده و حدود الهی حفظ شود، ازدواج را عبادت معرفی نموده و یاد خدا و تقوای الهی را از لوازم آن برشمرده است."