خلاصه ماشینی:
"حفظ ایمان(شاید بهتر باشد بحث دربارهی عنوانهای دیکان را باری وقتی دیگر بگذاریم)،قاب مشبکی است متشکل از چوبهای خمیده که سوراخهای فراوان برجای مانده از پیچ کاری پیش از محکم شدن چسبها،جابهجا بر روی آن دیده میشود.
فرم آن،در دو سوی محور عمودی، متقارن است؛و جذابیت خاصی دارد از این بابت که در محور افقی یعنی در بالا و پایین متقارن نیست؛و باعث میشود فکر کنیم تاب برداشته یا کسی لهش کرده است.
کسی که به عکس حفظ ایمان نگاه میکند،ممکن است این شباهتهای تصویری را مهمترین مشخصهی این مجسمه بداند،اما در مواجهه با حضور واقعی خود مجسمه،اینها آخرین چیزی است که جلب نظر میکند،چرا که چوب افرای خمیده و چسب زردفام نشت کرده از آن،در اینجا «واقعیت»گریز ناپذیری را رقم میزنند.
به این ترتیب در اینجا دو جنبه مطرح میشود:آنچه فرم القا میکند و شیوهای که فرم ساخته شده است.
تاکید کلی که دیکان در کار خود بر این دو جنبه دارد،به ما کمک میکند که بفهمیم چرا او هنرمند بزرگ و سرشناسی است.
و اما حال،اگر حفظ ایمان متعلق به شما بود،آن را کجا میگذاشتید؟در واقعخیلی فرقی نمیکند،به شرط آنکه جای کافی برای گشتن به دور کار وجود داشته باشد.
در تراز چشمها،این بیضی فشرده به دهانی میماند که ناله کنان پیام خود را به شما میسپارد:پیام،دربرگفتن و بستهبندی کردن فضای منفی است،یک تهی که درون پیلهای محفوظ است که گویی از بیرون شکل داده نشده،بلکه از درون برآمده و باد کرده است:مانند ریههای آدمی با دم آهنگری."