خلاصه ماشینی:
"وقتی در این مقیاس میبینم نقاشی چقدر سهل الوصل شده است و به راحتی در دسترس،یکه میخورم که نظری چقدر به نقاشی فکر میکند.
توجه نظری به تمامی این مسائل باعث میشود که به دیدهام با اهمیت جلوه کند،اما اگر بخواهیم مقیاسام را کوچک کنم و به تکتک آثارش نگاه کنم آن وقت قضیه فرق میکند.
تمام حرفها را کنار هم که میچینم به این نتیجه میرسم که برآیندش میشود اینکه ما عادت نکردهایم نقاشی ببینیم، نمیدانیم میرویم نگارخانه تا نقاشی نگاه کنیم.
بههرحال میدانم که شهروز توانمند است در طراحی ولی نمیتوانستم برای تکتک انسانها توضیح دهم!فضایی سرشار از خوشی و شادمانی که در بعضی از کارهای نظری به واسطه طراحی وجود داشت در تمامی آثار دیده نمیشد و فاصله گرفتن از کارهای فیگوراتیو که به واسطه عشوهگریهای خطی،شادی را القا میکردند،باعث شده بود که آثار از یکپارچهگی خارج شوند و ببیننده را سردرگم کنند که سردرگمی اذیت میآورد و همان مسیر قبلی که ذکر کردم..."