خلاصه ماشینی:
"زمان طولانی گذشته است تا مجسمهسازی به جایگاهی استوار با گسترهای متغیر رسیده است،از دیوارهای بیتکیه گاه فولادین ریچارد سرا، Richard Serra گرفته تا استوانههای رنگی درخشان دن فلاوین، Dan Flavin تضاد بین تنهای فولاد سنگین و گازهای نورانی،بین تراکم مادی و طول موجهای بصری، نه تنها به مجادله در باب ماهیت مجسمه در مقابل تصویر دامن میزند،بلکه بحث در مورد طبیعت نور و سازوکار ادراک را نیز به یاد میآورد.
در حقیقت کاپور عملا تفاوت بین آنچه ما با چشمانمان میکاویم و آنچه تنها با حس لامسه درک میکنیم، تضعیف میکند و این فرضیهای است که مجسمه را کاملا متعلق به دنیای بیننده میداند.
کاپور مجددا در حال آزمون قدرت شگرف مجسمه بود که علاوه بر استفاده از فضایی که در آن خانه کرده است،حجم خود را نیز مصرف میکند؛منتهی این بار در ابعادی غول آسا.
به قول خود کاپور:«برای من کوتاهتر نشان داده شدن ساختمان از بیرون نسبت به زمانی که فردی از داخل به آن نگاه میکند حیرتآور است."