چکیده:
آنچه که از بررسی آیات قرآن کریم به دست میآید و بسیاری از دانشمندان علوم قرآنی نیز به آن معتقدند آن است که قرآن کریم در بردارندهی تمام انواع براهین و دلایل از جمله جدل (جدال احسن) میباشد. همچنین توهمی که برخی مطرح کردهاند مبنی بر آن که مطالبی که در نارسایی عقول زنان رسیده است بیانگر صفاتی است که در ذات زن از حیث زن بودن اوست مردود است؛ چرا که این تعبیرها به لحاظ غلبهی خارجی است که منشأ آن، دور نگه داشتن زن از تعلیم و تربیت صحیح است.
خلاصه ماشینی:
"* * *جدل در قرآن:از نظر بسیاری از دانشمندان علوم قرآنی، قرآن عظیم بر تمام انواع براهین و دلایل مشتمل است و همه را بر مبنای عادت عرب بیان کرده است؛ نه به شیوهی متکلمین؛ زیرا اولا خداوند در آیهی(4) سورهی ابراهیم، فرموده است: «ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر به زبان قوم خودش تا برای آنان بیان کند»: و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم؛ ثانیا خداوند متعال در محاجه با بندگانش به بهترین شکل سخن گفته است تا عموم مردم آنچه که برای قانع شدنشان لازم است و با تمام کردن حجت بر آنان، دریابند و خواص هم در قبال آن مطالبی بیش از آنچه عموم فهمیدهاند، درک نمایند.
اکثر مفسران آیه را نسبت به «بنات»9 و در مقام بیان دو صفت از صفات نکوهیده زن دانستهاند که یکی به نشو و نمای زن در تزیین و زر و زیور اشاره میکند و دیگری به اینکه زنها در مخاصمه و استیفای حق خود از روی قیاس برهانی و گفتار منطقی، نمیتوانند طرف مقابل را ملزم گردانند؛ بلکه با قیاسات جدلی غیربین پیش میروند و این دو صفت، نقطه ضعف عقل وی است و کفار مخلوق ضعیفتر را به خدا منسوب کرده و پسران را که در نظر آنان نیرومندتر و بزرگمنشترند، به خود نسبت میدادند.
12 در تفسیر «اطیب البیان» نیز آمده است: «مراد از آن، نساء که همان بنات است، میباشد که خود را با طلا و حریر زینت میدهند و نظر به ضعف بیان دارد که نمیتوانند حجت خود را بیان کنند با پدران قسی القلب که ما چه گناهی داریم که ما را زنده به گور میکنند، یا با کراهت و اهانت با ما رفتار میکنند و این تفسیر مناسب با آیات قبل است»."