چکیده:
در این مقاله اثبات میشود که در جامعه اسلامی؛ یعنی جامعهای که اکثر افراد آن به
مبانی بینشی و ارزشی اسلام اعتقاد دارند و حقوق و اخلاق اسلامی در آن پیاده شده
است، الگوی مصرف جامعه بهگونهای است که وجوه قابل سرمایهگذاری افزایش یافته و
سرمایة لازم جهت تحقق رشد و توسعه فراهم میآید. بر این اساس بهترین راهبرد رشد و
توسعه آن است که در جهت تحقق جامعه اسلامی و نهادینهکردن فرهنگ مصرف و تخصیص درآمد
اسلامی سیاستگذاری کنیم.
برای اثبات این مطلب، پس از تعریف جامعه اسلامی، ابتدا روش استخراج الگوی مصرف کلان
در جامعه اسلامی و سپس مبانی خرد الگوی مصرف کلان در این جامعه تبیین گشته و براساس
آن الگوی مصرف کلان استخراج و در پایان نیز نتایج تثبیت این الگو در جامعه بررسی
گشته است.
It is proved in this paper that in Islamic society ¬_ i.e. the society in which most of people believe in Islamic teachings and values، and wherein Islamic law and moralities are applied _ the consumption pattern of people is of a kind that increases funds and provides the capital necessary for the achievement of growth and development. Thus the best strategy toward growth and development is making policies which most contributes to the realization of Islamic society and institutionalize the Islamic culture of consumption and income allocation.
In order to prove this claim، after identifying the Islamic society، first، the method of extraction of macro consumption model in Islamic society and then the micro foundations of macro consumption model are explained and based on it، the macro consumption model is extracted. Finally the results of stabilization of this pattern in the society are discussed.
خلاصه ماشینی:
چکیده در این مقاله اثبات میشود که در جامعه اسلامی؛ یعنی جامعهای که اکثر افراد آن به مبانی بینشی و ارزشی اسلام اعتقاد دارند و حقوق و اخلاق اسلامی در آن پیاده شده است، الگوی مصرف جامعه بهگونهای است که وجوه قابل سرمایهگذاری افزایش یافته و سرمایة لازم جهت تحقق رشد و توسعه فراهم میآید.
روش استخراج و اثبات الگوی مصرف کلان در جامعه اسلامی در اقتصاد کلان متعارف همه نظریههای اساسی درباره تابع مصرف کلان، از یک فرض درباره رفتار مصرفی فرد استنتاج شده است؛ برای نمونه، کینز با این فرض روانشناسی آغاز میکند که «اشخاص وقتی درآمدشان زیاد میشود، بهطور متوسط مصرف خود را افزایش میدهند؛ ولی نه به قدر ازدیاد درآمدشان...
بهصورت خلاصه سه فرق اساسی بین روش ما با روش اقتصاد کلان متعارف وجود دارد: در این روش، فروض مدل از آموزههای اسلامی که از آیات و روایات استنباط شده است، اتخاذ میشود؛ زیرا هدف ما تحلیل رفتار مصرفی جامعة اسلامی مفروض است؛ یعنی جامعهای که فرض میشود اکثر افراد آن براساس آموزههای اسلامی تربیت یافتهاند و به انجام واجبات و مستحبات مالی و ترک محرمات و مکروهات مالی مقیدند.
حوزههای اصلی تخصیص درآمد و اولویتها براساس آموزههای اسلام، هر مسلمان، درآمد خود را بین مصرف، سرمایهگذاری و انفاق تقسیم میکند (حسینی، 1379: ص 149 ـ 165؛ میرمعزی، 1381: ص 77 ـ 81)؛ بنابراین، تخصیص درآمد مسلمان را میتوان با اتحاد ذیل بیان کرد**: (1) در این اتحاد C، مخارج مصرفی، IF بخشی از درآمد است که جهت سرمایهگذاری عرضه میشود که به آن وجوه آماده سرمایه گذاری میگوییم و R بخش دیگری از درآمد است که در راه خدا صرف میشود.