چکیده:
این نوشتار بررسی روشهایی است که فقیهان و محققان اقتصاد اسلامی، مطابق با مذهب و
فقه شیعه برای دستیابی به آموزههای اقتصاد اسلامی و قلمروهای آن در پیش گرفتهاند.
چون هرگونه روشی در کشف آموزههای اقتصاد اسلامی به تصور و برداشت محقق (هر چند
اجمالی) از مفهوم و قلمرو اقتصاد اسلامی بستگی دارد، ابتدا برداشت و تصور مدعیان
این روشها را از اقتصاد اسلامی و قلمرو آن مطرح میکنیم؛ آنگاه هر یک از روشهای
مطرح شده را با توجه به مبانی فقه شیعه ملاحظه خواهیم کرد. آموزههای اقتصاد اسلامی
از دیدگاه نویسندة این مقاله نیز ارائه و روشهایی که برای کشف آموزههای اقتصاد
اسلامی لازم است، بیان میشود.
This paper is a review of the methods that Islamic jurists and researchers in Islamic economics، have adopted based on Shiite jurisprudence to attain the teachings of Islamic economics and its domains. Since any method in discovering the teachings of Islamic economics depends on the conception and impression of the researcher (however in brief) from the concept and domain of Islamic economics، at first the conception and understanding of the originators of these methods form Islamic economics and its domain is discussed and then each of methods is examined in regard to the principles of Shiite jurisprudence. The teachings of Islamic economics from the author’s view are also introduced and the methods necessary to discover them will be proposed.
خلاصه ماشینی:
روش تأسیس مقصود از تأسیس چیست؟ اینکه گفته شده مبانی اقتصاد اسلامی تأسیسی هستند، به چه معنا است؟ آیا این مبانی همانند عبادات وجود نداشتهاند و شارع آنها را تشریع کرده است؟ اگر شارع مبانی را تأسیس و تشریع کند میتوان با استفاده از ابزار عقل روبناها را بر پایة آن مبانی بنا نهاد؟ ممکن است تصور شود که تأسیس بهمعنای استفاده از ابزار عقل برای رسیدن به مبانی اعتقادی، اصول و قواعد کلی، احکام اقتصادی و...
در روش تأسیس و حرکت از زیربنا به روبنا اگر بتوانیم همه آموزههای پنج دسته نظام اقتصادی را مترتب بر هم و از عقل و وحی استنباط کنیم بهگونهای که به یقین به شریعت اسلامی منتسب باشند، امری بسیار مطلوب و اقدامی منطقی است و سرانجام آنچه کشف میشود، بهنحو آسانتری امکان تطبیق آن در خارج وجود خواهد داشت؛ اما بهنظر میرسد که این امر بسیار دشوار باشد؛ چون در بسیاری از آموزههای پیشگفته نیاز به قطع و یقین میباشد، و تحصیل آن بسیار مشکل است؛ بهویژه براساس مبنایی که معتقد است فقط در احکام فرعیه فقهیه میتوان به خبر واحد تمسک جست و امور فکری و اعتقادی و غیراحکام فرعیه فقهیه را زمانی میتوان به شریعت اسلام انتساب داد که یا دلیل عقلی یقینی یا خبر متواتر یا خبر واحد مقرون به قرینه قطعیه بر آن دلالت کند (برنجکار، 1375: ش 9، ص 104 126)؛ به همین سبب در صدد راه ضمیمه جهت تکمیل نقص روش تأسیس در کشف آموزههای اقتصاد اسلامی باید باشیم و آن استفاده از روش امضا و اکتشاف است.