چکیده:
در این مقاله ابتدا به بررسی عوامل تورم در ایران پرداخته؛ سپس راهکارهای اسلامی
در جهت رفع آن ارائه شده است. بررسیها نشان میدهد که عامل اصلی تورم در ایران،
ساختاری است. گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت باعث تقاضا برای محصولات غذایی و تجاری
شده است. وجود محدودیتهای بسیاری در دو بخش کشاورزی و صنعت سبب شده که تولید
نتواند پاسخگوی این مازاد تقاضا باشد و در نتیجه قیمت نسبی آنها افزایش یافته است.
در مرحله بعد، افزایش قیمت به بخشهای دیگر نیز سرایت کرده است. از طرفی افزایش
درآمدهای نفتی و گسترش نقدینگی در اثر گسترش شبکه بانکی و تسهیلات بانکی روند
افزایش قیمتها را تشدید کرد. در سالهای بعد از انقلاب نیز ایجاد وضعیت خاص سیاسی
و اقتصادی و اجرای برخی سیاستهای اقتصادی از طرف دولت بحران را پیچیدهتر کرد.
در قسمت پایانی با ارائه الگوهایی اسلامی در زمینههای فرهنگ کار، تولید (در دو بخش
صنعت و کشاورزی)، تعاون و سیاستهای دولت (سیاستهای مالیاتی، پولی و هزینهها)
راهکارهایی در جهت ایجاد تحول در بخش تولید و عرضه بهمنظور مهار تورم در اقتصاد
ایران، پیشنهاد شده است.
In this article، first the causes of inflation in Iran have been dealt with and then Islamic approaches to solve it have been offered. The study shows that the main factor of the inflation in Iran is structural one. Urban expansion and population increasing have caused demand for food and commercial products.
The existences of many limitations at industry and farming have caused the production not to be matched with this surplus demand and consequently their price has rather been increased. At the next stage، price increasing has affected other products. On the one hand، the increasing of oil incomes and the expanding liquidity due to bank development and bank facilities irregularly، the process of increasing the prices has been intensified. Years after the revolution this crisis has also been complicated due to having special political and economical conditions and the administrating some economical policies on the part of the government.
This survey has been done in comparison with the rate of liquidity growth and inflation rate in some successive years and a long period of time. In conclusion، this article suggests some Islamic patterns in the area of work culture، production (in industry and farming)، cooperation and government policies (fiscal & monetary policies، and expenditure) with some approaches to make some changes in production parts in the economy of Iran.
خلاصه ماشینی:
در قسمت پایانی با ارائه الگوهایی اسلامی در زمینههای فرهنگ کار، تولید (در دو بخش صنعت و کشاورزی)، تعاون و سیاستهای دولت (سیاستهای مالیاتی، پولی و هزینهها) راهکارهایی در جهت ایجاد تحول در بخش تولید و عرضه بهمنظور مهار تورم در اقتصاد ایران، پیشنهاد شده است.
افزایش ایجادشده در سطح عمومی قیمتها ناشی از عوامل ساختاری، با افزایشدادن تقاضای پول و نرخ بهره، آثار نامطلوبی روی سرمایهگذاری و رشد اقتصادی خواهد داشت ضمن اینکه کاهش قدرت خرید دولت ناشی از تورم، و افزایش کسری بودجه و تأمین آن از طریق استقراض از بانک مرکزی عرضه پول را در جامعه افزایش داده و تورم را میافزاید.
ضمن اینکه برخی کارهای تجربی انجام شده در مورد تاثیر تورم بر رشد تولید در ایران نشان میدهند که تورم، اثرات منفی بر رشد اقتصادی داشته و نسبت به عوامل دیگر بیشترین سهم را در ایجاد نوسانات رشد اقتصادی داشته است؛ بنابراین، این نظریه که تورم، باعث افزایش اشتغال و کاهش بیکاری میشود، بنابراین خود میتواند باعث گسترش عدالت شود، یعنی اصل مبادله بین تورم و بیکاری (براساس نظریه فیلیپس) نیز در اقتصاد ایران مورد سوال و تردید است (مجله بانک و اقتصاد: ش 20، ص 56).
چنانکه پیشتر گذشت، برای مقابله با تورم ساختاری دو نوع سیاست باید اجرا شود: یکی ایجاد تحرک در زمینه تولید مواد غذایی، و دیگری عقلاییسازی فرایند صنعتیشدن؛ البته باید توجه داشت که رفع موانع ساختاری از اقتصاد ایران، بهتنهایی ممکن است نتواند مشکل تورم را برطرف کند؛ زیرا برخی عوامل دیگر از جمله رشد نامناسب نقدینگی، با فرض عدم وجود مشکلات ساختاری، باز ممکن است باعث تورم شود؛ بنابراین اجرای سیاستهای برطرفکننده مشکلات ساختاری باید همراه با اجرای سیاستهای مناسب پولی باشد.